تاثیر تمایزات فرهنگی در فهم حیوان انگاری انسان در نهج البلاغه
پوران میرزایی عطیه سلمانی
در زبان نهج البلاغه گاه وبی گاه انسانهای بیگناه و گناهکار به حیوان تشبیه می شوند. مشکلی که حیوان انگاری انسانها برای خوانش نهج البلاغه پدید می آورد این است که در تجربه ی کاربران زبان فارسی، حیوان انگاشتن انسانها امر ناپسندی است که هم با ارزشمندی اخالقی خود گوینده ناسازگار است وهم موجب اهانت به شخصیت کسی که حیوان انگاشته شده، می گردد.
مشکل، این است که فهمندگان فارسی زبان نهج البلاغه ممکن است گمان کنند امام (ع) نیزهمین اهانت را قصد کرده اند،مسأله ای که بر اساس این مشکل قابل طرح است آن است که آیا چنان که در زبان فارسی حیوان انگاشتن انسانها موجب تحقیر آنان میشود و از این رو با شخصیت گویندۀ تشبیه کننده نیز ناسازگار است در زبان عربی هم حیوان انگاری انسانها همین لوازم را دارد؟ «تاثیر تمایزات فرهنگی در فهم حیوان انگاری انسان در نهج البلاغه»
برای پاسخ دادن به این مسأله که تبارش به دانش بلاغت بازمی گردد باید زبان و فرهنگ عرب را دقیقا ٌ واکاوی کرد و حیوانها را به مثابۀ نمادهایی که کاربران زبان عربی کهن، انسانها را به آن تشبیه می کردهاند بررسی کرده و بین معنای اصلی((Denotationمعنای ضمنی (Connotation) این نمادها گسست افکند تا مشخص شود که در زبان عربی کهن، در تشبیه انسان به حیوانها
معنای تحقیر و نکوهش نهفته بوده است یا نه؟ «تاثیر تمایزات فرهنگی در فهم حیوان انگاری انسان در نهج البلاغه»
افزون بر این, مسیر دیگری که برای پاسخ دادن به این پرسش وجود دارد آن است که با رهیافتی به معناشناسی تاریخیHistorical semantics)) بین معنایی که نمادهای حیوانی در نظم و نثر زبان عربی عصر صدور سخن (قرن یکم) داشته اند با معنایی که در زبان عربی معاصر یافتهاند تغییراتی صورت گرفته باشد.این مقاله مسألۀ حیوان انگاری انسانها در زبان نهج البالغه را با این دو رویکرد واکاوی کرده و به پاسخ رسانده است.

نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.