دانش نامه قرآن و حدیث (فارسی-عربی)

قیمت: 70,000,000

دانش نامه قرآن و حدیث (فارسی-عربی)

وزن 14250 گرم

5 در انبار

پیش‏گفتار ستایش، خداوندگارى را سزاست که ما را به این راه، ره‏نمون گردید، که اگر او ره ننموده بود، ما را توان هدایت یافتن نبود! و درود خداوند بر آن راه‏نما به سوى او در شب ظلمانى؛ کسى که گام‏هایش، در لغزشگاه‏هاى جاهلیت، هرگز نلغزید! و درود بر خاندان برگزیده و سرآمد و نیکوى او! و درود بر یارانش که بهترینْ یاران بودند؛ دعوتش را لبیک گفتند و به محضرش شتافتند و در اجابتش گوى سبقت از همگِنان ربودند. نخستین پرسش در باره نگارش دانش‏نامه‏اى بر پایه معارف قرآن و حدیث، این است که: چنین اثرى، تا چه حد، براى جامعه امروز، ضرورى است؟ و آیا جوامع حدیثى موجود، براى تأمین نیازهاى پژوهشگران و علاقه‏مندان به آشنایى با معارف اسلامى، کافى نیستند؟ براى پاسخ دادن به این پرسش، لازم است اشاره‏اى به مباحث زیر داشته باشیم: ۱. مهم‏ترین جوامع حدیثى که تا کنون نگارش یافته‏اند، ۲. نیاز جامعه امروز به معارف قرآن و حدیث، ۳. ظرفیت احادیث پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام براى پاسخگویى به نیازهاى معرفتى جامعه، ۴. ویژگى‏هاى دانش‏نامه پاسخگو به نیازهاى جامعه امروز، ۵. انگیزه تأسیس مؤسّسه علمى- فرهنگى دار الحدیث و ویژگى‏هاى دانش‏نامه قرآن و حدیث. یک. جوامع حدیثى‏ مقصود از جامع حدیثى، کتابى است که گستره‏اى بیش از یک موضوع دارد و ابواب، عناوین و روایاتى را در حوزه‏هاى متفاوت (همانند: فقه، اعتقادات، اخلاق، تفسیر و …) گزارش مى‏نماید. جوامع حدیثى را مى‏توان به سه دسته تقسیم کرد: جوامع حدیثى اوّلیه، جوامع حدیثى ثانویه، و جوامع حدیثى متأخّر: ۱. جوامع حدیثى اوّلیه‏ مقصود از جوامع حدیثى اوّلیه، آن دسته از منابع اند که تا قرن سوم هجرى نگارش یافته‏اند. این جوامع، به دو دسته قابل تقسیم اند: ۱/ ۱. جوامع حدیثى اوّلیه مکتب اهل بیت علیهم السلام‏ بر پایه اسناد موجود، تألیف این دسته از جوامع حدیثى، از دوران امامت امام رضا علیه السلام (م ۲۰۳ ق) آغاز شد و به دلیل محدودیت‏هاى سیاسى‏اى که براى پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام وجود داشت، متأسّفانه آمار دقیقى از آنها در دست نیست. برخى از جوامع حدیثى اوّلیه شیعه، عبارت اند از: ۱. الجامع، تألیف یونس بن عبد الرحمان (درگذشته در اوایل قرن سوم هجرى)، ۲. الجامع، تألیف احمد بن محمّد بن ابى نصر بِزَنطى (م ۲۲۱ ق)، ۳. کتاب الثلاثین، تألیف حسین بن سعید اهوازى (درگذشته در اوایل قرن سوم هجرى)، ۴. نوادر الحکمه، تألیف محمّد بن احمد بن یحیى اشعرى (درگذشته در قرن‏ سوم هجرى)، ۵. المحاسن، تألیف احمد بن محمّد بن خالد بَرقى (م ۲۷۴ یا ۲۸۰ ق). گفتنى است که از جوامع اوّلیه حدیثى شیعه، تنها بخش‏هایى از کتاب المحاسن بر جاى مانده است. ۱/ ۲. جوامع حدیثىِ اوّلیه اهل سنّت‏ پس از رفع ممنوعیت نگارش حدیث در اوایل قرن دوم، اهل سنّت، دیگر محدودیتى براى نگارش حدیث نداشتند و در مدّت حدود دو قرن، شمار قابل توجّهى «جامع حدیثى» پدید آوردند که بسیارى از آنها بر جاى مانده‏اند، از جمله: ۱. الموطّأ، تألیف مالک بن انَس حِمیَرى (م ۱۷۹ ق)، ۲. مسند ابن حنبل، تألیف احمد بن محمّد بن حنبل شیبانى مَروَزى (م ۲۴۱ ق)، ۳. صحیح البخارى، تألیف محمّد بن اسماعیل بُخارى (م ۲۵۶ ق)، ۴. صحیح مسلم، تألیف مسلم بن حَجّاج نیشابورى (م ۲۶۱ ق)، ۵. سنن ابن ماجه، تألیف محمّد بن یزید ماجه قزوینى (م ۲۷۳ ق)، ۶. سنن أبى داوود، تألیف ابو داوود سلیمان بن اشعث سِجِستانى (م ۲۷۵ ق)، ۷. سُنن النَّسائى، تألیف احمد بن شعیب نَسایى (م ۳۰۳ ق). ۲. جوامع حدیثى ثانویه‏ مقصود از جوامع ثانویه، آن دسته از منابع اند که در محدوده زمانى قرن چهارم تا دهم هجرى نگارش یافته‏اند. این منابع نیز دو دسته اند: ۲/ ۱. جوامع حدیثى ثانویه مکتب اهل بیت علیهم السلام‏ شمارى از این منابع که اکنون در اختیار ما قرار دارند، عبارت اند از: ۱. الکافى، تألیف محمّد بن یعقوب کُلَینى رازى (م ۳۲۹ ق)، ۲. کتاب من لا یحضره الفقیه، تألیف محمّد بن على بن بابویه قمى (شیخ صدوق) (م ۳۸۱ ق)، ۳. تهذیب الأحکام، تألیف محمّد بن حسن طوسى (شیخ طوسى) (م ۴۶۰ ق)، ۴. الاستبصار، تألیف محمّد بن حسن طوسى (شیخ طوسى) (م ۴۶۰ ق). گفتنى است که برخى از جوامع حدیثى بزرگ این دوره، همچون: مدینه العلم (تألیف شیخ صدوق) و استقصاء الاعتبار (تألیف علّامه حلّى)، دستْ‏خوش حوادث روزگار گشته و به دست ما نرسیده‏اند. ۲/ ۲. جوامع حدیثى ثانویه اهل سنّت‏ برخى از مهم‏ترین جوامع حدیثى ثانویه اهل سنّت، از این قرارند: ۱. جامع الاصول فى أحادیث الرسول صلى الله علیه و آله، تألیف ابن اثیر جَزَرى (م ۶۰۶ ق)، ۲. جامع المسانید و السنن، تألیف ابن کثیر دمشقى (م ۷۷۴ ق)، ۳. مشکاه المصابیح، تألیف ابن خطیب محمّد بن عبد اللَّه تبریزى (م ۷۷۶ ق)، ۴. الجامع الکبیر، تألیف جلال الدین ابو بکر سیوطى (م ۹۱۱ ق)، ۵. کنز العمّال، تألیف على بن حسام الدین متّقى هندى (م ۹۷۵ ق). ۳. جوامع حدیثى متأخّر مقصود از جوامع حدیثى متأخّر، آن دسته از منابع اند که در قرن یازدهم و پس از آن، نگارش یافته‏اند. شمارى از این جوامع که در این دوران توسّط دانشمندان شیعه تألیف شده‏اند، عبارت اند از: ۱. الوافى، تألیف ملّا محسن فیض کاشانى (م ۱۰۹۱ ق)، ۲. وسائل الشیعه، تألیف محمّد بن حسن حُرّ عاملى (م ۱۱۰۴ ق)، ۳. بحار الأنوار، تألیف محمّدباقر مجلسى (م ۱۱۱۱ ق)، ۴. العوالم، تألیف عبد اللَّه بن نور الدین بَحرانى (م ۱۱۷۳ ق)، ۵. الشفا فى أخبار آل المصطفى صلى الله علیه و آله، تألیف محمّدرضا بن عبد المطّلب تبریزى (م ۱۲۰۸ ق)، ۶. جامع العلوم و المعارف، تألیف سیّد عبد اللَّه شُبَّر (م ۱۲۴۲ ق)، ۷. مستدرک الوسائل، تألیف میرزا حسین نورى طَبَرسى (م ۱۳۲۰ ق)، ۸. جامع أحادیث الشیعه، تألیف اسماعیل معزّى ملایرى (معاصر). همچنین شمارى از جوامع متأخّر که توسّط پژوهشگران اهل سنّت نگارش یافته‏اند، عبارت اند از: ۱. التاج الجامع للُاصول فى أحادیث الرسول صلى الله علیه و آله، تألیف منصور على ناصف (معاصر)، ۲. المسند الجامع، تألیف بشّار عوّاد (معاصر)، ۳. نضره النعیم، تألیف جمعى از مؤلّفان (معاصر). اکنون باید دید که: آیا جوامع حدیثى موجود، مى‏توانند پاسخگوى نیازهاى عصر حاضر، نسل جدید و مراکز مختلف علمى و فرهنگى جهان- که خواستار آشنایى با معارف اصیل اسلام اند- باشند یا خیر؟ بى‏تردید، منابع حدیثى اوّلیه و ثانویه، منابع خوبى براى دستیابى به سخنان نورانى پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و اهل بیت او به شمار مى‏روند و تا حدود بسیارى پاسخگوى نیازهاى پژوهشگران عصر خود بوده‏اند و برخى از جوامع حدیثى متأخّر نیز براى محقّقان امروز، بسیار سودمندند؛ امّا هم نیازهاى عصر حاضر، بسیار بیشتر از آثار موجود است، و هم ظرفیت پاسخگویى احادیث به نیازهاى امروز، بسیار بالاست. این نکته نیز قابل توجّه است که مُسنَدنویسى و جمع احادیث، بدون تبویب و تنظیم موضوعى، در عصر حاضر، کاربرد زیادى حتّى براى پژوهشگران ندارد. دو. نیازهاى امروز امروز، جهان، بیش از هر زمان دیگر، تشنه آشنایى با اسلام اصیل و ره‏نمودهاى حیاتبخش قرآن و سیره و سخن پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام در زمینه‏هاى اعتقادى، تربیتى، سیاسى، فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى است. امروزه، نه تنها حوزه‏هاى علمیه و پژوهشگران مسلمان، بلکه عموم پژوهشگران در سطح جهان، در رشته‏هاى مختلف علوم و بویژه در زمینه‏هایى که اسلام، دیدگاه خاصّى دارد، مى‏خواهند، جدا از برداشت‏ها و اجتهادهاى گوناگون، با متن سخنان پیشوایان اسلام، آشنا شوند. امروزه، گروه‏هاى مختلف جامعه مى‏خواهند بدانند دینى که خود را داراى برنامه تکامل مادّى و معنوى بشر تا هنگام قیامت مى‏داند، چه ره‏نمودى براى بهتر زندگى کردن آنان دارد. سه. ظرفیت احادیث اسلامى براى پاسخگویى‏ پژوهشگرانى که تا حدودى با سخنان پُر مغز و عمیق پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام در زمینه‏هاى مختلف علوم اسلامى آشنا هستند، به خوبى مى‏دانند که حدیث، در کنار قرآن، توان و ظرفیت لازم را براى پاسخگویى به نیازهاى معنوى انسان‏ها در همه اعصار دارد، البته مشروط به این که توسّط حدیث‏پژوهان متخصّص، سَره از ناسَره آن جدا شود و به درستى تبیین و تفسیر گردد. حدیث، مادرِ علوم اسلامى‏ در پیام مقام معظّم رهبرى، آیه اللَّه سیّدعلى خامنه‏اى، به مناسبت افتتاح «دار الحدیث»، به توان و ظرفیت گسترده حدیث براى پاسخگویى در حوزه‏هاى مختلف علوم اسلامى توجّه داده شده است: حدیث، مادرِ بسیارى از علوم اسلامى یا همه آنهاست و از این روست که عالم و دین‏شناس بزرگ، مرحوم کلینى رحمه الله، در مقدّمه کافى شریف، حدیث را برابر با علم دین دانسته است.[۱] این سخن، اشاره است به آنچه کلینى در مقدّمه کتاب الکافى در باره انگیزه تألیف آن و در پاسخ شخصى که از مؤلّف، درخواست نوشتن چنین کتابى را داشته، آورده است: … قلتَ إنّک تحبّ أن یکون عندک کتابٌ کافٍ یجمع فیه من جمیع فنون الدین ما یکتفى به المتعلّم و یرجع إلیه المسترشد و یأخذ منه من یرید علم الدین … و قد یسّر اللَّه- و له الحمد- تألیف ما سألتَ.[۲] … و گفتى که دوست دارى کتابى داشته باشى که تمام اقسام علم دین در آن باشد که طالب علم را بى‏نیاز کند و براى طالب هدایت، مرجع باشد و کسى که خواهان علم دین است، از آن، بهره گیرد … و خداوند را سپاس که تألیف کتابى را که خواستى، میسّر ساخت. از نگاه مرحوم کلینى، مجموعه احادیثى که وى تنظیم کرده، براى آشنایى با رشته‏هاى مختلف علوم دینى کفایت مى‏کند و انتخاب نام «الکافى» براى کتاب توسّط او، به این معنا اشاره دارد که با توجّه به نیازهاى نسبتاً محدود آن عصر، مى‏توان گفت که کتاب یاد شده، براى دین‏شناسى کافى بوده است؛ امّا نیازهاى عصر حاضر، قابل مقایسه با آن روز نیست. چهار. ویژگى‏هاى «دانش‏نامه حدیثىِ» مورد نیاز امروز در عصر حاضر، دانش‏نامه‏اى مى‏تواند نیازهاى حدیثى مراکز علمى و فرهنگى جهان را تأمین نماید که داراى این ویژگى‏ها باشد: ۱. روشمند بودن‏ براى تدوین دانش‏نامه‏هاى نو، به فراهم آوردن نیروى انسانى و امکانات پژوهشى فراوان، نیاز است و هزینه کردن این نیرو و فرصت، نمى‏تواند به طریق آزمون و خطا صورت گیرد. لازم است از آغاز کار، شیوه پژوهش و عرضه، تعریف و در عمل، اصلاح و به آن، عمل شود. انتخاب روش گردآورى اسناد و تشکیل پرونده علمى، معیّن و محدود کردن منابع و مراجع مکتوب و غیر مکتوب، چگونگى اخذ و دسته‏بندى و نقد و عرضه، و حتّى تعیین دقیق نرم‏افزارها و دیگر ابزارهاى پژوهش و نشر، از گام‏هاى نخستین و کارهاى بنیادین در به سامان رساندن دانش‏نامه‏هاى امروزین اند. ۲. آوردن حدیث در کنار قرآن‏ آوردن احادیث اسلامى در کنار آیات قرآن، بهره‏هاى فراوانى بویژه براى پژوهشگران، در بر دارد که در میان آنها، دو موضوع از اهمّیت بیشترى برخوردار است: الف- تبیین چگونگى پیوند ناگسستنى قرآن و سنّت و عترت، و نیز تفکیک ناپذیرى ثِقل اکبر (قرآن) و ثِقل اصغر (حدیث)، ب- افزایش اطمینان به صدور احادیثى که از نظر سند، از قوّت لازم برخوردار نیستند، لیکن در فضاى ره‏نمودهاى قرآن قرار دارند، و چه بسا محقّق، با تکیه بر قرائن مختلف، به صدور آنها، اطمینان حاصل نماید. ۳. جامعیت‏ جامع‏نگرى، ضرورت هر پژوهش رَوشمند و یکى از اصلى‏ترین شروط پژوهش (بویژه پژوهش‏هاى دینى) است. هیچ پژوهشگرى، بدون احاطه بر تمام سخنان شارع مقدّس در باره یک موضوع و جمع‏بندى عموم و خصوص، و مطلق و مقیّد، و ملاحظه موارد تعارض و امثال، نمى‏تواند نظریه‏اى را به دین و شارع، منتسب نماید؛ بلکه افزون بر احاطه بر احادیثى که در باره یک موضوع وارد شده‏اند، نفس موضوع‏شناسى نیز براى وصول به مقصد شارع و فهم نظریه دین، ضرورى است، چنان که امام خمینى قدس سره مى‏فرماید: زمان و مکان، دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند. مسئله‏اى که در قدیم داراى حکمى بوده است، به ظاهر، همان مسئله، در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام، ممکن است حکم جدیدى پیدا کند، بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادى و اجتماعى و سیاسى، همان موضوع اوّل که از نظر ظاهر با قدیم فرقى نکرده است، واقعاً، موضوع جدیدى شده است که قهراً حکم جدیدى مى‏طلبد …. آشنایى به روش برخورد با حیله‏ها و تزویرهاى فرهنگ حاکم بر جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادى، اطّلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان، شناخت سیاست‏ها و حتّى سیاسیّون و فرمول‏هاى دیکته شده آنان و درک موقعیت و نقاط قوّت و ضعف دو قطب سرمایه‏دارى و کمونیزم که در حقیقت، استراتژى حکومت بر جهان را ترسیم مى‏کنند، از ویژگى‏هاى یک مجتهد جامع است.[۳] بر این اساس، اسلام‏شناسان راستین- که مى‏توانند در همه اعصار، دین خدا را یارى کنند-، تنها پژوهشگران جامع‏نگرى هستند که بر همه ابعاد دین، احاطه دارند، چنان که در حدیث نبوى آمده است: إنَّ دینَ اللَّهِ تَعالى‏ لَن یَنصُرَهُ إلّامَن حاطَهُ مِن جَمیعِ جَوانِبِهِ.[۴] همانا دین خداى متعال را تنها آن کس مى‏تواند یارى برساند که به همه جوانب‏ آن، احاطه داشته باشد (از هر سو، آن را پاسدارى کند). این حقیقت، در حدیثى از امام على علیه السلام چنین بازگو گردیده است: إنَّمَا المُستَحفِظونَ لِدینِ اللَّهِ هُمُ الّذینَ أقامُوا الدّینَ، وَ نَصَروهُ، وَ حاطوهُ مِن جَمیعِ جَوانِبِهِ.[۵] گماشتگان بر پاسدارى از دین خدا، آن کسانى هستند که دین را بر پا داشتند و آن را یارى دادند، و از هر سو به پاسدارى از آن پرداختند. تحقیقِ جامع- که مقدّمه جامع‏نگرى دینى است-، بدون جامعیت منبع تحقیق، میسّر نیست. از این رو، پژوهشگر دینى در هر موضوع، نیاز به منبعى دارد که جامع همه متون مربوط به آن موضوع باشد. بنا بر این، یکى از ویژگى‏هاى مهمّ دانش‏نامه حدیثى مطلوب، آن است که جامع همه احادیثى باشد که در زمینه‏هاى مختلف، از پیشوایان دین به ما رسیده است و حتّى اگر سخنى به ناروا به آنان نسبت داده شده، باید تحت عنوان مربوط، مطرح و نادرستى آن، اثبات گردد. ۴. اختصار یکى دیگر از ویژگى‏هاى دانش‏نامه حدیثى مطلوب، این است که در عین جامعیت، تا آن جا که امکان دارد، خلاصه و مختصر باشد. حذف احادیث مشابه (با ذکر تفاوت‏هایشان و آوردن نشانى‏هاى آنها در پاورقى)، این هدف را تأمین مى‏کند و در این صورت، محقّق، در کوتاه‏ترین فرصت ممکن، مى‏تواند به مقصود پژوهشى خود، نائل آید. ۵. مستند بودن‏ ابزارهاى نوین، بویژه رایانه، در عصر حاضر، امکان یافتن مآخذ بسیارى از احادیث‏ را فراهم ساخته‏اند. تتبع گسترده و گذر از منابع واسطه، مى‏تواند افزون بر ره‏نمون شدن به منابع اوّلیه (متقدّم و دست اوّل)، بسیارى از: تصحیف و تحریف‏ها، نقل معناهاى نادرست، تقطیع‏هاى نسنجیده و زیاده و نقصان‏هاى کاتبان و شارحان را نیز نشان دهد و ما را به متنى پیراسته از آسیب‏هاى نقل و فهم حدیث برساند. مراجعه پیگیر به همه منابعِ در دسترس و حتّى نسخه‏هاى خطّى، گاه، ما را به مستفیض بودن حدیث و تعدّد اسناد آن، مطمئن مى‏سازد و از این ره‏گذر، حدیثى مستند و استوار را در کنار احادیث دیگرى از این دست، مى‏نشانَد. ۶. موضوع‏بندى درختى‏ هر مَدخَل‏[۶] از چنین دانش‏نامه‏اى، براى این که کارآیى لازم را داشته باشد، باید علاوه بر جامعیت نسبى، به صورت درختى موضوع‏بندى شود، بدین معنا که احادیث ذیل یک مَدخل (مربوط به یک موضوع)، دسته‏بندى شوند و دسته‏هاى مختلف، بر اساس یک سیر منطقى و منظّم، از کلّى به جزئى، در کنار هم قرار گیرند. چینش صحیح و منطقىِ احادیثِ مربوط به یک موضوع، علاوه بر تسهیل دستیابى به متون اسلامى، زمینه را براى فهم دقیق معانى آنها آماده مى‏سازد. ۷. ارزیابى و جمع‏بندى‏ ویژگى‏هایى که بدانها اشاره شد، زمینه ارزیابى سند، متن و محتواى حدیث را تا حدود زیادى فراهم مى‏سازند. اکنون، کارشناسان حدیث مى‏توانند با نقد و بررسى احادیث مربوط به هر موضوع، در باره میزان صحّت و سقم آنها، اظهار نظر کنند و جمع‏بندى خود را از دیدگاه اسلام در آن موضوع، ارائه نمایند؛ امّا براى بهره‏بردارى‏ بهتر و آسان‏ترِ عموم پژوهشگران از دانش‏نامه‏هاى حدیثى، بجز در مورد احادیثى که کاربرد تخصّصى ویژه‏اى دارند (مانند برخى احادیث فقهى)، لازم است جمع‏بندى مورد نیاز عموم، به عنوان «درآمد» یا «تحلیل»، در آغاز یا پایان هر مَدخل (موضوع) از دانش‏نامه افزوده گردد. ۸. نمایه ‏سازى‏ یک حدیث، گاه حامل چندین پیام براى رشته‏هاى مختلف علوم است، به گونه‏اى که براى انتقال آنها لازم است بارها در موضوعات مختلف، و حتّى گاه در یک موضوع، تکرار شود. این اقدام، سبب مى‏گردد که حجم دانش‏نامه، غیر متعارف و مراجعه به آن، خسته کننده و ملال‏آور گردد. علاوه بر این، دریافت پیام‏هاى دقیق احادیث، براى عموم پژوهشگران، دشوار است؛ بلکه در بسیارى از موارد، امکان‏پذیر نیست. نمایه‏سازى براى پیام‏هاى حدیث، و نیز برنامه‏نویسى نرم‏افزارى براى نمایه‏ها، مى‏تواند علاوه بر حلّ این مشکل، کاربرد احادیث را در رشته‏هاى مختلف علوم و فنون، بسیار افزایش دهد. امّا باید توجه داشت که نمایه‏سازى براى حدیث، کار هر پژوهشگرى نیست. کسى مى‏تواند براى حدیث، نمایه بسازد که: اوّلًا پیام‏هاى حدیث را در یابد، که لازمه آن- چنان که توضیح دادیم-، تخصّص در نقد حدیث و داشتن نور بصیرت است. ثانیاً نیازهاى پژوهشگران را در رشته‏هاى مختلف علومى که حدیث در باره آنها پیام دارد، بداند که لازمه آن، آشنایى کافى با آن رشته‏هاست. ثالثاً از ذوق و ابتکار و ادبیّاتى برخوردار باشد که بتواند با کوتاه‏ترین و رساترین جملات و کمترین اضافات و تصرّفات، پیام‏هاى حدیث را منتقل نماید. البته اجتماع همه این ویژگى‏ها در یک نفر، آسان نیست و به همین دلیل، باید به‏ صورت تشکیلاتى و جمعى، به این هدف رسید و به هر حال، «ما لا یُدرَکُ کُلُّهُ لا یُترَکُ کُلُّهُ‏؛ آنچه همه‏اش قابل دست یافتن نیست، همه‏اش وا گذاشته نمى‏شود». ۹. شناس‏نامه ‏دار بودن احادیث‏ ویژگى‏هاى گذشته، مربوط به متن دانش‏نامه مطلوب است؛ امّا شناس‏نامه حدیث، در واقع، پشتوانه علمى و تحقیقى چنین دانش‏نامه‏اى محسوب مى‏شود. هدف از «طرح تدوین شناس‏نامه حدیث»- که از دیرباز در «دار الحدیث» مطرح بوده است-، این است که براى هر یک از احادیث، شناس‏نامه‏اى تهیّه شود که بیانگر همه خصوصیاتِ منبع، سند و محتواى حدیث باشد و همچنین، ریشه‏هاى آن را در قرآن یا سیره و سخن پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام یا تعالیم سایر انبیا و یا در اسرائیلیات نشان دهد، و نیز موافقت یا مخالفت آن را با عقل و علم، بیان کند و این، البتّه کارى است کارستان و خدمتى است بزرگ به حدیث و قرآن، و محصول آن، سرمایه فرهنگى عظیمى خواهد بود براى اسلام‏شناسى و ارائه اسلام ناب به جهانیان، که امیدوارم «پژوهشکده علوم و معارف حدیث»،[۷] در آینده، توفیقِ به انجام رساندن آن را پیدا کند. پنج. انگیزه تأسیس «دار الحدیث» و ویژگى‏هاى «دانش‏نامه قرآن و حدیث» از نخستین سال‏هاى ورودم به حوزه علوم دینى، سخنان نورانى پیامبر اسلام و خاندان آن بزرگوار، جاذبه خاصّى براى من داشت و ره‏نمودهاى آنان در زمینه‏هاى اعتقادى، اخلاقى و عرفانى، به قدرى برایم شیرین و جذّاب بود که از مطالعه آنها، کمتر احساس خستگى مى‏کردم. در همان ایّام، احساس مى‏کردم که احادیث اسلامى، در زمینه‏هاى یاد شده، نه‏ تنها در میان عموم مردم، بلکه شاید در میان خواص و حوزه‏هاى علمیّه، جایگاه شایسته خود را ندارند، در حالى که حدیث، بهترین وسیله براى تبلیغ دین و آشنا کردن مردم با اسلام ناب است. در گفتگوى عبد السلام هِرَوى با امام رضا علیه السلام مى‏خوانیم: [قال علیه السلام:] رَحِمَ اللَّهُ عَبداً أحیا أمرَنا. فَقُلتُ لَهُ: فَکَیفَ یُحیى أمرَکُم؟ قالَ: یَتَعَلَّمُ عُلومَنا و یُعَلِّمُهَا النّاسَ؛ فَإِنَّ النّاسَ لَو عَلِموا مَحاسِنَ کَلامِنا لَاتَّبَعونا.[۸] [امام علیه السلام فرمود:] «خداىْ رحمت کناد بنده‏اى را که امر (امامت) ما را زنده بدارد!». گفتم: چگونه امر (امامت) شما را زنده بدارد؟ فرمود: «علومِ ما را فرا گیرد و آن را به مردم بیاموزد؛ زیرا مردم، اگر زیبایى‏هاى سخن ما را مى‏دانستند، قطعاً از ما پیروى مى‏کردند». بارى، جاذبه سخنانِ نورانى پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام از یک سو، و غربت این گوهرهاى معنوى و غفلت جامعه از آنها، از سوى دیگر، مرا بر آن داشت که براى گسترش فرهنگ روایت و درایتِ حدیث، هر قدر مى‏توانم، تلاش کنم. جرقّه‏هاى نخستین‏ در سال ۱۳۴۶ ش/ ۱۳۸۷ ق، که در حوزه نجف، مشغول تحصیل بودم، با مراجعه به برخى از مجموعه‏هاى حدیثى، آنچه را به نظرم جالب مى‏رسید، یادداشت مى‏کردم؛ امّا هرگز فکر نمى‏کردم که این یادداشت‏ها چه برکاتى خواهند داشت و به کجا منتهى مى‏شوند. در واقع، آن یادداشت‏ها جرقّه‏هاى نورانى و مبارکى بودند که به برکت «باب‏ حکمت پیامبر صلى الله علیه و آله»،[۹] به چراغ پرفروغ میزان الحکمه[۱۰] تبدیل شدند و مشعل فروزان «مؤسّسه علمى- فرهنگى دار الحدیث» و مجموعه‏هاى مربوط به آن را افروختند که امیدوارم، به فضل خداوند منّان، برکات آینده آن، بسیار بیشتر از گذشته باشد. تألیف «میزان الحکمه» ضمن مطالعه و کاوش در احادیث اسلامى، دو نکته مهم، نظر مرا به خود، معطوف داشتند که الهام‏بخش اصلى این جانب در تألیفاتم بودند و در نهایت نیز به تأسیس دار الحدیث انجامیدند: نکته اوّل، ظرفیت بى‏نظیر قرآن و حدیث در پاسخگویى به نیازهاى اعتقادى، اخلاقى، اجتماعى، اقتصادى و سیاسى جامعه است، به گونه‏اى که اگر حقیقتاً برآیندِ صحیح آن به زبان روز براى مردم جهان بیان شود، در عصر حاضر، اسلام، بیش از هر وقت دیگر، هوادار خواهد داشت. نکته دوم، این که احادیث اسلامى، مانند آیات قرآن، مفسّر یکدیگرند و تنظیم احادیث به صورت موضوعى، بخصوص در کنار ارائه موضوعىِ آیات قرآن، علاوه بر آن که مى‏تواند در تشخیص میزان صحّت و سقم احادیث (از جهت سند و درستى نقل و …) مؤثّر باشد، موجب فهم دقیق ره‏نمودهاى خداوند متعال و پیشوایان بزرگ اسلام و بهره‏گیرى بهتر و گسترده‏تر از آنها نیز مى‏شود و افزون بر این، دسترس پژوهشگران و عموم علاقه‏مندان را به اسلام راستین، آسان مى‏سازد. این اقدام، در مورد احادیث فقهى تقریباً انجام شده است، هر چند تا نقطه مطلوب، فاصله دارد؛ امّا در خصوص احادیث غیر فقهى (اعم از: اعتقادى، اخلاقى، اجتماعى، تاریخى و …) که در عصر حاضر، فوق العاده ضرورى و مورد نیاز مردم اند، تلاش‏هاى گذشته پژوهشگران مسلمان- که به طور انفرادى، به حق، زحمت فراوان کشیده‏اند-، به هیچ وجه، پاسخگوى نیازهاى جامعه امروز نیست. از سوى دیگر، تألیف دانش‏نامه‏اى بر پایه قرآن و حدیث که بتواند پاسخگوى نیازهاى جامعه امروز در زمینه‏هاى مختلف علمى و فرهنگى باشد، در آن روزها براى من، کار ساده‏اى نبود و شاید چیزى شبیه به رؤیا مى‏نمود؛ امّا جاذبه سخنان نورانى خدا، پیامبر خدا و خاندان پیامبر- که نامشان بلندآوازه باد-، مرا بر آن داشت که با بضاعتى اندک، ولى با اراده‏اى استوار و با تمام توان، در راه تحقّق این هدف بزرگ، حرکت کنم. آغاز تألیف «میزان الحکمه» در سال ۱۳۴۷ ش/ ۱۳۸۸ ق، در مدّت کوتاهى که به اتّهام اقدام علیه رژیم شاه در بازداشتگاه مشهد بودم، براى بهره‏گیرى از فرصت، تصمیم گرفتم احادیثى را که در زمینه‏هاى مختلف به نظرم جالب مى‏آید، به صورت موضوعى تنظیم کنم. در واقع، تألیف کتاب میزان الحکمه، بدون آن که بدانم بعدها چنین نامى را براى آن انتخاب مى‏کنم، از آن جا آغاز شد، و پس از بیرون آمدن از زندان، مصمّم‏تر از گذشته- به شرحى که در مقدّمه آن نوشته‏ام-، کار، ادامه یافت تا این که به یارى خداوند منّان، در شب قدرِ بیست و سوم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۵ هجرى (۲۲/ ۳/ ۱۳۶۴ ش)، پایان یافت. استقبال پژوهشگران‏ در سرآغاز میزان الحکمه آورده بودم که: «با همه سختى‏هایى که در راه فراهم آوردن‏ این کتابْ متحمّل شده‏ام، هنوز در نیمه راه هستم و هنوز به هدف نهایى خود نرسیده‏ام»، امّا نیاز به این سبْک نوشتار، موجب گردید که این کتاب- با آن که از هدف مورد نظر این جانب، فاصله داشت-، نه تنها در ایران، بلکه در جهان اسلام، به شدّت، مورد استقبال پژوهشگران قرار گیرد، به گونه‏اى که تا کنون، بارها متن عربى آن در ایران و لبنان، و نیز بارها به همراه ترجمه فارسى، در ایران‏[۱۱] به چاپ رسیده است. همچنین، متن عربى با ترجمه اردو در پاکستان، منتشر شده است.[۱۲] به علاوه، منتخب میزان الحکمه نیز تدوین و مورد توجّه فوق العاده علاقه‏مندان واقع شده و تا کنون بارها طبع و نشر گردیده است.[۱۳] استقبالى این چنین از کتابى با آن حجم گسترده، در نوع خود، کم‏نظیر است و این باور را تأیید مى‏کند که نوشتارهایى که بتوانند با شیوه‏اى نو و سهل الوصول، نسل جدید را با معارف اصیل اسلام و آموزه‏هاى سازنده پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام آشنا کنند، در عصر حاضر، به شدّت، مورد نیازند و بى شک، این واقعیت، مسئولیت عالِمان متعهّد را مضاعف مى‏نماید. برکات «میزان الحکمه» در مقدّمه میزان الحکمه وعده داده بودم که «اگر زنده ماندم، به یارى خدا، در آینده، نهایت کوشش خود را به کار خواهم گرفت تا آنچه را آغاز کرده‏ام، به پایان برسانم». پس از انتشار کتاب- که استقبال چشمگیرى از آن شد-، به تدریج، در صدد به انجام رساندن وعده خود بر آمدم. مهم‏ترین اقداماتى که براى انجام گرفتن این وعده مى‏بایست صورت مى‏گرفتند، عبارت بودند از: ۱. مطالعه دقیق همه منابع روایى شیعه و اهل سنّت و یادداشت‏بردارى از آنها، ۲. نمایه‏زنى یا موضوع‏بندىِ متون اسلامى، اعم از قرآن و حدیث، به صورت کاربردى و منطبق با نیازهاى روز، در زمینه‏هاى مختلفِ: اعتقادى، اخلاقى، سیاسى، اقتصادى، فرهنگى، تاریخى و …، ۳. جمع‏بندى و تفسیر و تبیین احادیث اسلامى در زمینه‏هاى مختلف و حلّ مشکلات آنها و جدا ساختن صحیح آنها از ضعیف. بدیهى است که انجام دادن همه این کارها، از عهده یک نفر ساخته نبود، خصوصاً در آن ایّام که مسئولیت سنگین تأسیس وزارت اطّلاعات به من سپرده شده بود. از این رو، تصمیم گرفتم براى تکمیل میزان الحکمه، از همکارىِ شمارى از دانش‏آموختگان جوان و باانگیزه حوزه علمیّه قم، استفاده کنم و برکات این مجموعه مبارک، از همین نقطه آغاز شد. تأسیس غیر رسمى «دار الحدیث» کارِ جمعى و تشکیلاتى براى تکمیل میزان الحکمه، به بودجه و امکانات نیاز داشت. هزینه شروع کار را از امام خمینى- رضوان اللَّه تعالى علیه- گرفتم‏[۱۴] و زیرزمین خانه خودم (در قم) را محلّ کار قرار دادم و کتاب‏هاى کتاب‏خانه شخصى‏ام را براى استفاده محقّقان، به آن جا منتقل کردم و نام مؤسّسه را «دار الحدیث» نهادم. بارى، «مؤسّسه علمى- فرهنگى دار الحدیث»، در آغاز، با هدف تکمیل کتاب میزان الحکمه، با امکانات اندکى که اشاره شد و با همکارى شمارى از فضلاى جوان حوزه علمیّه قم، در سال ۱۳۶۶ ش، به طور غیر رسمى فعّالیت خود را شروع کرد. افتتاح رسمى «دار الحدیث» به تدریج، به فضل خداوند متعال، همکاران شایسته‏اى جذب «دار الحدیث» شدند و مکان نسبتاً مناسبى براى توسعه فعّالیت‏ها تهیّه شد و سرانجام، در ۲۲ آبان ماه ۱۳۷۴، مقارن با بیستم جمادى ثانى ۱۴۱۶، زادروزِ میلاد فرخنده حضرت فاطمه علیها السلام، «مؤسّسه علمى- فرهنگى دار الحدیث»، با پیام مقام معظّم رهبرى، آیه اللَّه خامنه‏اى، افتتاح گردید.[۱۵] نگارشِ «دانش‏نامه قرآن و حدیث» اشاره شد که نگارشِ این دانش‏نامه، هم‏زمان با تأسیس «دار الحدیث»، با هدف تکمیل میزان الحکمه و بر پایه همان مَدخل‏ها (و البته نه محدود به آنها) و با همان ترتیب موضوعى- الفبایى (بر اساس ریشه عربى کلمات) آغاز گردید. به همین دلیل، مجلّدات نخستین آن- که از ۱۳۸۴ ش، به تدریج منتشر شدند-، نام دانش‏نامه میزان الحکمه بر خود داشتند؛ امّا به دلیل تفاوت‏هاى کمّى و کیفى فراوانِ این کتاب با میزان الحکمه، پس از پایان یافتن حرف «باء» (اتمام تألیف مدخل «بیعت»)، به نظر رسید که نام یاد شده، در تبیین این محتوا بسیار نارساست. از این رو، پس از بررسى‏هاى فراوان، در آستانه انتشار ویرایش دوم، نام دانش‏نامه قرآن و حدیث، براى آن، انتخاب گردید.[۱۶] این نکته نیز شایسته یادآورى است که این دانش‏نامه، از ویژگى‏هاى هفتگانه‏اى که براى دانش‏نامه مورد نیاز امروز بر شمردیم، پنج ویژگى را بالفعل داراست و تنها از «نمایه» و «شناس‏نامه حدیث»، برخوردار نیست. نمایه را به خواست‏ خداوند، در پایان دانش‏نامه، تدوین و منتشر مى‏کنیم؛ ولى تدوین شناس‏نامه احادیث، کار بزرگى است که دار الحدیث، امیدوار است در آینده‏اى نه چندان دور، آن را آغاز کند. گفتنى است که مَدخل‏هایى از دانش‏نامه قرآن و حدیث، به فراخور نیاز و زمانه (و البته پس از تکمیل و نهایى شدن)، پیش از این، به صورت مستقل، منتشر شده‏اند، مانند: فرهنگ‏نامه آرزو (الأمل)، فرهنگ‏نامه ادب (الأدب)، حکمت‏نامه کودک (الطفل)، حکمت‏نامه جوان (الشباب)، انسان‏شناسى (الإنسان) و …، که این رَوَند، به یارى خدا، پس از این نیز ادامه خواهد یافت. همچنین گفتنى است که از آغاز تأسیس «دار الحدیث» تا کنون، در کنار دانش‏نامه قرآن و حدیث، دانش‏نامه‏هاى دیگرى نیز- که آنها هم از قرآن و حدیث، بُن‏مایه گرفته‏اند-، در این مؤسّسه نگارش یافته‏اند که به دلیل ویژه بودن هویّتشان، به صورت مستقل (و البتّه به همراه «نمایه»)، منتشر شده‏اند، مانند: دانش‏نامه عقاید اسلامى، حکمت‏نامه پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله، دانش‏نامه امیر المؤمنین علیه السلام، دانش‏نامه امام حسین علیه السلام و دانش‏نامه احادیث پزشکى. شمارى از آنها نیز در دست تدوین اند که در آینده در اختیار پژوهشگران قرار خواهند گرفت، از جمله: دانش‏نامه امام مهدى علیه السلام. لازم مى‏دانم از همه فضلا و پژوهشگران و دیگر برادران عزیزى که مرا در تحقیق، تدوین، ویرایش، آماده‏سازى و نشر این دانش‏نامه یا رفع اشکالات و نقایص آن، یارى داده‏اند و مى‏دهند و نیز همه کسانى که در آینده در تکمیل آن، سهیم خواهند شد، صمیمانه سپاس‏گزارى نمایم. همچنین از مترجم توانمند، جناب آقاى حمیدرضا شیخى- که ترجمه بسیارى از آثار «دار الحدیث» به قلم شیواى ایشان است-، تقدیر و تشکر دارم و از خداوند منّان، در این شب پر برکت- که شب نزول قرآن بر قلب منوّر خاتم پیامبران است-، براى همه آنان پاداشى در خور فضل‏ و بزرگوارى حضرتش مسئلت مى‏نمایم و از او عاجزانه مى‏خواهم که توفیق تکمیل این اثر را به ما عنایت فرماید، که او بر هر کارى تواناست، و اجابت این دعا، در این شب بزرگ، از فضل و بزرگوارى‏اش دور نیست! ربّنا! تقبّل منّا، إنّک أنت السمیع العلیم، بحقّ محمد و آله الطاهرین! آمینَ ربَّ العالمین! محمد محمدى رى‏شهرى‏ شب ۲۳ ماه مبارک رمضان ۱۴۳۱ ۱۱ شهریور ۱۳۸۹   [۱] ( ۱). پیام مقام معظّم رهبرى به مناسبت افتتاح مؤسّسه علمى- فرهنگى دار الحدیث، در تاریخ ۲۲/ ۸/ ۱۳۷۴. [۲] ( ۲). الکافى: ج ۱ ص ۸- ۹. [۳] ( ۱). صحیفه امام: ج ۲۱ ص ۲۸۹. [۴] ( ۲). تاریخ دمشق: ج ۱۷ ص ۲۹۶، الأنساب: ج ۱ ص ۴۰، کنز العمّال: ج ۱۰ ص ۱۷۱ ح ۲۸۸۸۶، شرح الأخبار: ج ۲ ص ۳۸۹. [۵] ( ۱). غرر الحکم: ج ۳ ص ۹۵ ح ۳۹۱۲، عیون الحکم و المواعظ: ص ۱۷۹ ح ۳۶۸۹. [۶] ( ۱). مَدخَل: در دانش‏نامه‏ها، به هر واژه اصلى که توضیحى( مقاله‏اى) در ذیل خود دارد،« سَرواژه» یا« مَدخَل» مى‏گویند. به مجموع سرواژه و توضیح، بر روى هم، نیز« مدخل» گفته مى‏شود( ر. ک: فرهنگ بزرگ سخن). [۷] ( ۱). این پژوهشکده، بخشى از مؤسّسه علمى- فرهنگى دار الحدیث است. [۸] ( ۱). معانى الأخبار: ص ۱۸۰ ح ۱، عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج ۱ ص ۳۰۷ ح ۶۹، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۳۰ ح ۱۳. [۹] ( ۱). اشاره است به حدیث نبوى:« أنا مدینهُ الحِکمهِ و علىٌّ بابُها؛ من شهر حکمتم و على، دروازه آن است»( ر. ک: دانش‏نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ: ج ۱۰ ص ۵۰۹« بخش یازدهم/ جایگاه علمى/ دروازه حکمت پیامبر صلى الله علیه و آله»). [۱۰] ( ۲). سال‏ها پس از انتشار این کتاب، به این حدیث نبوى برخوردم که مى‏فرماید:« أنا میزانُ الحِکمهِ و علىٌّ لِسانُها؛ من ترازوى حکمتم و على، زبانه آن است»( ر. ک: إحقاق الحقّ: ج ۶ ص ۴۶؛ الفصول المهمّه فى معرفه الأئمه: ج ۲ ص ۱۱۶۵). [۱۱]

وزن 14250 گرم

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دانش نامه قرآن و حدیث (فارسی-عربی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

موجود است، هم‌اکنون میتوانید سفارش دهید!
ناموجود!