درآمد در این که انسان، موجودى اجتماعى است، تردیدى نیست. روشن است که انسان به صورت فردى، قادر نیست که تمام نیازمندىهاى خود را به نحو مطلوب مرتفع سازد. او براى موفّقیت در زندگىاش باید بتواند با همنوعان خود رابطهاى حسنه بر قرار کند و براى ایجاد همزیستىِ مسالمتآمیز با اطرافیان و برطرف کردن نیازهاى گوناگونش از این طریق بکوشد. این امر موجب مىشود که برقرارى رابطه با همنوعان براى او از اهمیت به سزایى برخوردار باشد. صاحبنظران، روابط انسان را به سه دسته «رابطه انسان با خود»، «رابطه انسان با خدا» و «رابطه انسان با مخلوقات» تقسیم مىکنند. گاهى نیز رابطه انسان با مخلوقات، خود به دو دسته رابطه با همنوعان و رابطه با طبیعت تقسیم مىشود. فارغ از اینکه هر یک از این انواع چهارگانه رابطه، در جاى خود از اهمیت بالایى برخوردار است، با این حال، رابطه انسان با همنوعان در روابط اجتماعىِ او حرف اوّل را مىزند. از این رو، «رابطه انسان با همنوعان»- که جزئى از رابطه او با مخلوقات به شمار مىرود-،از بیشترین اهمیت برخوردار است. ما در این نوشتار، در صدد پرداختن به رابطه انسان با همنوعان و ارائه راهکارهاى درست براى برقرارى ارتباط و ایجاد أنس و ألفت بیشتر با آنان و در پى آن، فراهم آوردن محیطى سالمتر و مبتنى بر پایه آموزههاى اخلاقى و دینى خواهیم بود. ضرورت این مهم، از آن روست که انسان، موجودى اجتماعى است و براى زندگى بهتر و رفع نیازمندىهاى مادى و معنوى بىپایانش به همراهى و همیارى همنوعان خود نیازمند است. بنا بر این، افراد یک جامعه، به هر اندازه ارتباط صمیمانهترى با هم داشته باشند، از زندگى شیرینترى برخوردار خواهند بود و نیازهاى رفع نشده کمترى برایشان باقى خواهند ماند. به نظر مىرسد براى برقرارىِ رابطه صمیمى و دوستانه و تحکیم دوستىها و استمراربخشى به آنها، چارهاى جز ایجاد مزیّت نسبى در خود نخواهیم داشت. چیزى را که ما از آن به «جاذبه» یا «جذّابیت» تعبیر مىکنیم، کلید موفّقیت در برقرارى رابطه سالم و موفّق دانستهایم. توضیح آن که روابط بین فردى انسانها را به دو دسته مىتوان تقسیم کرد: بخش اوّل، روابط مقطعى و سطحى است. این نوع رابطه- که به سرعت پایان مىیابد-، غالباً به منظور دریافت نوعى خدمت یا همکارىاى کوتاهمدّت انجام مىشود، و چون در ازاى دریافت خدمت، معمولًا هزینه آن پرداخت مىشود، ایجاد رابطه سالم، از حساسیت کمترى برخوردار است. در این نوع رابطه، آنچه مهم است براى یک طرف، دریافت خدمت و براى طرف دیگر، دریافت دستمزد است. گرچه در برقرارىِ این نوع معاشرت موقّتى، رعایت آداب معاشرت متعارف و دستکم به صورت حداقلى ضرورى است، امّا به هر میزان که زمینه استمرار بیشترى براى تعامل فراهم باشد و به برقرارىِ رابطه پایدار، اراده وجود داشته باشد، به همان میزان باید به اصول و قواعد اخلاقى و رفتارى، پایبندتر و از جاذبههاى بین فردى بیشترى برخوردار بود. بخش دوم، روابطى است که منقطع و مقطعى نیست و دوام و استمرار در آن مهم است. این رابطه حتّى اگر انتفاع نیز در آن لحاظ شده باشد، به دلیل دوامش، تنها دریافت خدمت در آن رابطه، موضوعیت ندارد؛ بلکه غالباً امور دیگرى نیز در برقرارى رابطه تأثیرگذارند و در نظر گرفته مىشوند. امور دیگرى که انگیزه طرف مقابل را در ایجاد رابطه با او تشدید مىکنند و موجب مىشوند تا از میان تعدّد افراد پیرامونى و یا به بیان دیگر، از میان رقباى فراوان، فرد برخوردار از جذّابیت بیشتر و متنوّعتر انتخاب شود و برقرارى ارتباط پایدار با او تحقّق یابد. این امور در حقیقت همان ویژگىهاى شخصى و شخصیتى است که موفّقیت در برقرارى رابطه پایدار را به دنبال خواهد داشت. این ویژگىها همان جذّابیتهایى هستند که براى دیگران، انگیزهآفریناند و محبوبیت انسان رادر جامعه به ارمغان مىآورند. نوشتار پیش رو، به دنبال ارائه راهکارهاى به دست آوردن این جاذبهها براى قرار گرفتن در کانون توجّه همنوعان و محبوبیت در نزد آنان است. ضمنا تلاش خواهد کرد راهکارهاى موفّقیت در برقرارى رابطه پایدار از منظر آموزههاى دینى را تبیین نماید. چیزى که مىتواند در کامیابى بیشتر و در نتیجه، رضایت بیشتر از زندگى، نقش مؤثّرى ایفا کند و بر شیرینى و لذّت زندگى بیفزاید. از این رو، موضوعاتى که در این پژوهش بدانها پرداخته شده، عموماً کاربردىاند و همه آنها در زندگى روزمره به کار مىآیند و به دلیل اتّکا به دهها متن دینى (بویژه احادیث معصومان (علیهم السلام)) بىگمان به کار بستن آنچه در این کتاب بیان شده، انسان را مشمول شفاعت پیامبر خدا (ص) قرار داده و با فقیهان و عالمان امّت ایشان محشور خواهد کرد. در این موضوع، روایات متعدّدى از پیامبر (ص) به یادگار ماندهاند که دلیل نگارنده بر این ادعاست. ایشان در حدیثى مىفرماید: مَن حَفِظَ مِن أُمَّتی أَربَعینَ حَدیثاً مِنَ السُّنَّهِ، کُنتُ لَهُ شَفیعاً یَومَ القیامَهِ.[۱] هر کس از امّت من چهل حدیث را از سنّت من حفظ کند، روز قیامت شفیع او خواهم بود. همچنین در حدیث مشهور دیگرى فرموده است: من حفظ من أُمّتی أَربعین حدیثاً مما یحتاجون إلیه من أَمر دینهم بعثه الله یوم القیامه فقیها عالماً.[۲] هرکس از امّت من چهل حدیث از سنّت من را که مردم در دین خود بدان نیازمندند، را حفظ کند، خدا او را در قیامت به عنوان فقیهى دانشمند برمىانگیزد. علّامه مجلسى نیز در شرح این حدیث، معتقد است که براى حفظ احادیث معصومان (علیهم السلام) شکلهاى چندگانهاى وجود دارد: به خاطر سپردن، درباره آن اندیشه کردن، نوشتن.[۳] بنا بر این، با استناد به این روایات و نیز با توجّه به این که عمل به احادیث، یکى از برترین راههاى پاسدارى از احادیت است، عمل به مجموعه پیامهاى برگرفته شده از احادیث این کتاب، ضمن ساماندهى به زندگى دنیوى و هموار ساختن راه سعادت و کامیابى در دنیا، سعادت اخروى را نیز به دنبال خواهد داشت. اهمیت روابط بین فردى براساس آموزههاى اسلامى، پىریزى جامعهاى مبتنى بر دین و اخلاق و محافظت از آن را با چیزى نمىتوان هموزن دانست. احکام بىشمار فقهىِ اجتماعى و فضیلت برخى عبادات اجتماعى و نیز ارزش بىحساب خدمت به خَلق و مکافات بسیار سنگین بىتوجّهى به نیازهاى همنوعان و برادران دینى، گواه بر آن است که کانون اجتماع و محافظت از وحدت آن جامعه و ایجاد انس و الفت میان آنان از اهمیت وصفناپذیرى برخوردار است. براى مثال از در نظر گرفتن پاداش بسیار فراوان و متنوع براى خدمت به همنوعان و دستگیرى از برادران دینىِ همانند از یک سو، و مجازات سنگین بى توجّهى به نیاز همنوعان از سوى دیگر، گواه خوبى براى اهمیت والاى ایجاد اجتماعى سالم و مبتنى بر تعاملات اسلامى و انسانى است. در آموزههاى دینى مىبینیم که محبوبترین بنده خدا کسى است که خدمت بیشترى به بندگان او داشته باشد. همچنین شاد کردن مردم، پس از ایمان به خدا برترین اعمال دانسته شده است. براى خدمت به مردم و دستگیرى آنان، ارزشى همچون بخشش ده گناه و ثبت ده ثواب و ارتقاى ده درجه در بهشت[۴] و زیارت حجّ و عمره[۵] و براى بى توجّهى به نیاز همنوعان در جامعه، مجازاتهایى همچون جلب دشمنى خدا،[۶] ابتلا به خوارى و ذلّت در دنیا،[۷] زوال نعمت[۸] و قطع ولایت و سرپرستى یا دوستى خدا،[۹]حاکى از آن است که ایجاد یک جامعه سالم و متخلّق به اخلاق الهى، از اهمیت فراتر از تصوّر برخوردار است. لذا امام على (ع) به مالک اشتر سفارش مىکند که قلب خود را نسبت به ملّت خود مملو از مهر و محبّت و لطف کن و نسبت به آنان همچون حیوان درندهاى مباش که خوردن آنان را غنیمت شمارى؛ زیرا آنها دو گروه بیش نیستند: یا برادران دینى تو اند و یا انسانهایى نظیر تو.[۱۰] به نظر مىرسد تعامل مطلوب بین افراد جامعهاى که از آموزههاى اخلاقى و دینى شکل گرفته باشد، منافع بىشمارى را نصیب جامعه مىکند که از جمله آنها ایجاد امنیت اجتماعى و از بین رفتن قصد پلید دشمنان در ضربه زدن به آن جامعه، و نیز دعوتى عملى و تأثیرگذار از امّتهاى غیر مسلمان براى پیوستن به دین مبین اسلام است. و این حکمت سفارشهاى مکّرر و مؤکّد به برقرارى رابطه صمیمى و انسانى مؤمنان با یکدیگر است. محبوبیت، کلید موفّقیت در روابط اجتماعى اجتماعى، عوامل سازنده احساس مثبت یا منفى نسبت به دیگران را جاذبه بین فردى مىنامند.[۱۱] یعنى به هر میزان از جاذبههاى بیشترى برخوردار باشد، درجه احساسهاى مثبت دیگران نسبت به او افزایش مىیابد و از میزان محبوبیت بالاترى برخوردار خواهد بود. محبوبیت، یکى از خواستههاى فطرى آدمى است که در راستاى رفع نیازها و افزایش لذّت از زندگى به آن توجّه مىشود. هر انسانى، خواستار آن است که دیگران دوستش بدارند و مشتاق برقرارى ارتباط صمیمانه با او باشند و هیچ گاه براى رفع مشکلات و نیازهایى که به تنهایى از برطرف کردن آنها ناتوان است، تنهایش نگذارند. اغلب انسانها معمولًا مشکل تنهایى خود را از ناحیه دیگران مىدانند و همواره اطرافیان را به کملطفى نسبت به خود متّهم مىکنند. این امر، باعث شده است که عیوب اطرافیان به خوبى برایشان آشکار و قابل شمارش باشد؛ امّا آن گاه که از آنان در باره اشکالات خودشان سؤال مىشود، پاسخ روشنى دریافت نمىشود و خود را از هرگونه خطا و اقدام دافعهبرانگیزى مُبرّى مىدانند؛ امّا به نظر مىرسد که مشکل اصلى، از ناحیه رفتار خودِ فرد، ناشى مىشود و در حقیقت، نخستین گامى که لازم است براى رهایى از تنهایى برداشته شود، ایجاد مزیتهاى نسبى یا جاذبههایى در وجود خویش است؛ جاذبههایى که با آن بتوان احساس مثبت دیگران را به خود افزایش داد ودر برقرارى روابط اجتماعى، موفّقیت بیشترى کسب کرد. بدیهى است که نتیجه فقدان جاذبه، این است که احساس مثبت در دیگران ایجاد نمىشود و انگیزه برقرارىِ ارتباط تحقّق نمىیابد. این امر اگر با دافعه نیز همراه باشد، از تنهایى و انزواى فرد، گریزى نیست. در این صورت است که حتّى اگر فرد در خانواده و یا جامعهاى شلوغ زندگى کند، باز هم احساس تنهایى، همدم همیشگى او خواهد بود. ضرورت آگاهى از عوامل جاذبه آفرین شاید اهمیت عوامل جاذبهآفرین و ضرورت آگاهى از آنها با کمى تأمّل، اجمالًا مورد تأیید و تصدیق همگان قرار گیرد؛ امّا به نظر مىرسد که بیان فواید جاذبههاى بین فردى، اهمیت این جاذبهها را نمایانتر و ضرورت ایجاد آن را در خود آشکارتر مىسازد. البته آگاهى از گونهها و مصادیق جاذبهها بر اساس آنچه در منابع دینى به آن تصریح شده، دو فایده اساسى به دنبال خواهد داشت: یک. باعث مىشود انسان، آن عوامل جاذبهآفرین را در خود ایجاد یا تقویت کند؛ دو. به ما کمک خواهد کرد تا بهترین افراد را براى دوستى خود برگزینیم و از رابطه با آنهایى که فاقد صفات برتر و جاذبههاى بین فردى هستند، پرهیز کنیم. براى این که بیشتر به اهمیت ایجاد عوامل جاذبهآفرین در خود پى ببریم، شناسایى نیازهاى خود- که معمولًا از طریق برقرارى ارتباط پایدار و بر مبناى مودّت و محبّت برطرف مىشود- راهگشاست؛ نیازهایى که آنها را مىتوان در سه بخش دستهبندى کرد: ۱. نیازهاى مادّى: از ملموسترین نیازهاى انسان، نیازهاى مادّى اوست. این دسته از نیازها- که بسیار هم گوناگوناند- زودتر خود را نمایان مىسازند و زندگى اغلب انسانها را سریعتر تحت تأثیر خود قرار مىدهند. چه بسیار انسانهایى که این نیازها را سرلوحه همه نیازهاى خود مىدانند و تلاششان را براى مرتفع ساختن آن، مصروف مىدارند. شاید بتوان براى اهمیت این نوع نیاز، به برخى متون دینى نیز اشاره کرد. روایاتى چون حدیث شریف نبوى (ص) که مىفرماید: «نزدیک است که سرانجام، فقر به کفر ختم شود»،[۱۲] نماینده خوبى براى این باور خواهد بود. ۲. نیازهاى معنوى: بهرهمندى از نظریات مشورتى، تجارب و خیرخواهىهاى همنوعان، نیاز به دعا و نیز شفاعت آنان از جمله نیازهاى معنوىاى است که به واسطه برقرارى ارتباط پایدار و صمیمى مىتوان به آنها دست یافت. این دسته از نیازها شاید همانند نیازهاى دسته نخست، برجسته و حیاتى به نظر نرسند؛ امّا بىشک مىتوانند در موفّقیت و کامیابىهاى آدمى، نقش مهمترى را نسبت به دسته نخست ایفا کنند؛ زیرا دستگیرىِ فکرى، موجب رشد و بالندگى مىشود و در نتیجه، انسان، ارزشمندتر به شمار خواهد آمد. علاوه بر آن، انسان، با داشتن ویژگىهایى چون: کرامت و عزّت نفس، سازگارى بیشترى با دیگران خواهد داشت. ۳. نیازهاى عاطفى و احساسى: این دسته از نیازها نیز یکى دیگر از انواع نیازهاى آدمى است. نیاز به کسب محبوبیت در جامعه و رهایى از تنهایى، از جمله این نیازها به شمار مىآیند. لزوم برقرارى ارتباط پایدار با همنوعان، از منظر پیشوایان دینى نیز مورد توجّه قرار گرفته است. امام صادق (ع) نیاز انسان به داشتن دوست و نیز منافع دنیوى و اخروى دوستان را گوشزد مىکند و مىفرماید: أَکثِروا مِنَ الأَصدِقاءِ فی الدُّنیا فَإِنَّهُم یَنفَعُونَ فی الدُّنیا والآخِرَهِ، أَمَّا الدُّنیا فَحَوائِجٌ یَقومونَ بِها، وأَمَّا الآخِرَهَ فَإِنَّ أَهلَ جَهنَّمَ قالوا: فَما لَنَا مِن شافِعینَ وَ لا صَدیقٌ حَمیمٌ.[۱۳] در دنیا، دوستان بسیارى انتخاب کنید؛ زیرا آنها در دنیا و آخرت به شما نفع مىرسانند؛ امّا نفع دنیوى، نیازهایى است که آنها برطرف مىکنند، و [نشانه] نفع اخروى آنها این است که اهل جهنّم مىگویند [افسوس] که ما شفاعت کننده و دوست صمیمى نداشتیم! ناتوانى انسان در برقرارى ارتباط پایدار با همنوعان، نتیجهاى جز تنهایى به بار نخواهد آورد. تنهایى- که معلول ناتوانى در برقرارى ارتباط و آن نیز معلول نداشتن جذابیت است-، آدمى را به بلایاى فراوان روانى و رفتارى، دچار مىسازد. از جمله این ابتلائات مىتوان به: خجالتى بودن، کمرویى، انزواطلبى، عزّت نفسِ پایین و اعتماد به نفسِ ضعیف، از دست دادن فرصتها و سرانجام، فقر، اشاره کرد. از سویى دیگر، وجود عوامل جاذبهآفرین به دارنده آن، اعتماد به نفس بالا و عزّت نفس و نشاط هدیه مىکند و اینها به او کمک مىکند که نیازمندىهاى خود را راحتتر برطرف سازد و کامیابى و در نتیجه، شادکامى بیشترى از زندگى خود داشته باشد. بدیهى است که برطرف شدن نیازهاى گونهگون، از فواید عمل به راهکارهاى برقرارى ارتباط پایدار خواهد بود. نتیجه آن که، فواید فراوان برخوردارى از جذّابیتها از یک سو و بلایا و آفات فراوان فقدان این جاذبهها از سویى دیگر، اهمیت و نیز ضرورت بهرهمندى از آنها را به خوبى نمایان مىسازد و هر انسان خردمندى را به سوى تحصیل آن جاذبهها سوق مىدهد و عزمش را براى دستیابى به آن، جزم مىکند. روشن است که براى دستیابى به فواید برخوردارى از جاذبهها، فراگیرى مهارتهاى مربوط به هر یک از آن جاذبهها، آگاهى از مهارتها و چگونگى به کار بستن آنها ضرورى است. براى مثال، فردِ فاقد مهارت اجتماعى باید در باره فعّالیتهاى ویژهاى همچون شیوه سخنْ آغاز کردن، نشان دادن علاقه خود به دیگرى، احترام گذاشتن به همنوعان و بسیارى امور دیگر- که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد- آموزش ببیند و آنها را در عمل، تمرین کند تا به ملکات نفسانى تبدیل شود. نتیجه آن که شناخت جاذبهها، آگاهى از چگونگى تحصیل آن جاذبهها و تمرین عملى براى هر یک از آنها به منظور فراگیرى آن مهارتها، اقداماتى است که براى بهرهمندى از آثار و فواید بسیارش ضرورى است. این نگاشته، بیشتر به بیان عوامل جاذبهآفرینْ اهتمام ورزیده است؛ گرچه راه تحصیل بیشتر این مهارتهاى رفتارى، چندان دشوار نیست و تنها با کمى همّت و پشتکار و تمرین مستمر مىتوان آن مهارتها را به دست آورد. در پایان، لازم است اشاره شود که ما در این پژوهش، در صدد تبیین جاذبههاى عمومى با رویکردى کلّى هستیم. اگر با نگاه دقیقتر به اقدامات جاذبهآفرینى که کلیدهاى ارتباطى به شمار مىآیند، بنگریم، خواهیم دید که برخى جاذبهها- که در نگاه کلّى جاذبه بهشمار مىروند- ممکن است براى گروهى خاص جاذبه به شمار نیایند و یا از نظر شرعى و اخلاقى، تحصیل آنها جایز نباشد، و یا برخوردارى از آنها براى گروهى دیگر در اولویت نباشد. از این رو براى گروهها و اصناف خاص (مانند: جوانان، بانوان و یا کهنسالان)، برخى اقدامات جاذبهآفرین، متفاوتاند و اولویتها تغییر مىکنند. لذا چون تبیین جاذبههاى ارتباطى براى صنوف و افراد خاص، نیازمند پژوهشى مستقل است، در این اثر، تنها به رویکردِ عمومى آن بسنده مىکنیم. انواع جذّابیتها[۱۴] برخى از روانشناسان اجتماعى دریافتهاند که سه عامل مهم در جاذبه بین فردى وجود دارد. این عوامل، عبارت اند از: جذابیت جسمانى، مجاورت و مشابهت. آنان بر این باورند که جذابیت جسمانى و مجاورت در مراحل آغازین رابطه، تعیینکنندهتر اند، مشابهت، تنها عامل بسیار مهم در حفظ یک رابطه درازمدّت و استمرار بخشیدن به آن رابطه است.[۱۵] به نظر مىرسد بر اساس آموزههاى دین مبین اسلام، عوامل این جاذبهها، بیش از سه عامل یاد شدهاند. عواملى که مىتوان در ایجاد و تقویت جاذبههاى بین فردى از متون دینى استخراج نمود، عبارتاند: – جذّابیتهاى ظاهرى؛ – مهارتهاى اخلاقى؛ – مهارتهاى رفتارى؛ – همجوارى؛ – ایمان و عمل صالح؛ – تناسبِ جانها؛ – خواست و اراده خدا. البته عوامل تأثیرگذار در جاذبه ها از منظرى دیگر، به دو بخش «عوامل افزایش دهنده» و «عوامل کاهش دهنده» قابل تقسیم است. امّا از آنجا که فقدان عوامل مؤثّر در افزایش جاذبه ها، خود، نقش دافعه را ایفا مىکند، از عوامل کاهش دهنده جاذبه ها به شمار مى آید. بررسى عوامل ایجاد کننده جذّابیت ها، براى دستیابى به آن جاذب ها و رهایى از عوامل کاهنده جذّابیت، کافى است. پس آگاهى به عوامل جاذبه آفرین در حقیقت، آگاهى با عوامل دافعه آفرین نیز خواهد بود. کتاب حاضر، در چهار فصل تدوین شده است. فصل نخست، به بیان جذّابیتهاى ظاهرى اختصاص دارد. در فصل دوم، مهارتهاى اخلاقى تبیین شده است. در فصل سوم، مهارتهاى رفتارىِ جاذبه آفرین، از نظر خوانندگان محترم خواهد گذشت. و سرانجام در فصل چهارم، چهار عامل دیگر- که در سطور پیشین یاد شد- به بحث گذاشته شده اند. [۱] ( ۱). بحار الأنوار: ج ۲ ص ۱۵۴ ح ۴. [۲] ( ۲). همان: ح ۵. [۳] ( ۳). همان: ص ۱۵۷ .. [۴] ( ۱). امام صادق: گام برداشتن انسان در راه برطرف کردن یک حاجت از برادر مؤمنش باعث مىشود که براى او ده حسنه نوشته شود و ده گناه از نامه اعمال او پاک شود و ده درجه بر درجات او افزوده گردد( الکافى: ج ۲ ص ۱۹۶ ح ۱) .. [۵] ( ۱). پیامبر خدا: هر کس حاجتى از برادر مسلمانش را برآورده کند، براى او اجرى مانند اجر کسى که حجّ و عمره به جاى آورده، خواهد بود( جامع الصغیر: ج ۲ ص ۶۳۷ ح ۸۹۶۰). [۶] ( ۲). پیامبر خدا: کسى را که به تو امید بسته، ناامید مکن؛ زیرا در آن صورت خدا تو را دشمن خواهد داشت و با تو دشمنى خواهد کرد( الأمالى، طوسى: ص ۲۹۹ ح ۴۸۹). [۷] ( ۳). هیچ کس دست رد به سینه دیگرى نمىزند مگر آن که سربلندى در پشت سر او و خوارى در مقابل روى او قرار مىگیرد( شرح نهج البلاغه: ج ۲۰ ص ۲۹۰ ح ۳۱۱). [۸] ( ۴). پیامبر خدا: هیچ نعمت خدا بر بندهاى بزرگ نمىشود مگر آن که کمک به مردمان در نظر او بزرگ گردد. پس هر کس کمک کردن به مردم را بر عهده نگیرد، نعمت خود را در معرض نابودى قرار داده است( تاریخ بغداد: ج ۵ ص ۳۹۰ ح ۲۹۴۲). [۹] ( ۵). امام کاظم: هرکس برادرش را که به او پناه آورده، پناه ندهد، در حالى که به کمک کردن به او توانمند است، رشته دوستى او با خداى عزوجل بریده مىشود( الکافى: ج ۲ ص ۳۶۷ ح ۴). [۱۰] ( ۶). شرح نهج البلاغه: ج ۳ ص ۸۴ .. [۱۱] ( ۱). سایت« دانشنامه آزاد ویکى پدیا»، واژه« جاذبههاى بین فردى» .. [۱۲] ( ۱). کادَ الفَقرُ أَن یَکونَ کُفراً ( الکافى: ج ۲ ص ۳۰۷ ح ۴).. [۱۳] ( ۱). مصادقه الاخوان: ص ۴۶ ح ۱ .. [۱۴] ( ۱).nterp ersonal attra ction [۱۵] ( ۲). سایت« دانشنامه آزاد ویکى پدیا»، واژه« جاذبههاى بین فردى» ..
- صفحه اصلی
- فروشگاه
- موضوعات
- آداب و اخلاق
- اخلاق کاربردی
- ادعیه و زیارات
- اقتصاد
- بین الملل
- تاریخ حدیث
- تاریخ و سیره
- تازه های نشر
- تک نگاری موضوعی
- حکمت نامه ها
- دانشنامه ها
- روانشناسی
- زندگی نامه ها
- سالنامه ها
- سبک زندگی
- سرگذشت نامه
- سیاست
- سیره اهل بیت(ع)
- شعر و ادبیات
- شناخت نامه
- فقه الحدیث
- متون حدیث
- گزیده های متون حدیثی
- مجامع روایی
- علوم حدیث
- علوم قرآنی و تفسیر
- فرهنگ نامه ها
- فقه و احکام
- کتاب آزمون های انگلیسی
- کتاب شناسی
- کتاب عمومی
- کتاب های جوان
- کتاب های دانشگاهی (درسی)
- کلام و عقاید
- کودک و نوجوان
- محصولات ناشران دیگر
- نرم افزارها
- نشریات
- نهج البلاغه
- درباره ما
- ارتباط با ما
- دانلود لیست کتابها

نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.