سر دلبری

قیمت: 800,000

سر دلبری

وزن 135 گرم

10 در انبار

دسته:

درآمد در این که انسان، موجودى اجتماعى است، تردیدى نیست. روشن است که انسان به صورت فردى، قادر نیست که تمام نیازمندى‏هاى خود را به نحو مطلوب مرتفع سازد. او براى موفّقیت در زندگى‏اش باید بتواند با همنوعان خود رابطه‏اى حسنه بر قرار کند و براى ایجاد همزیستىِ مسالمت‏آمیز با اطرافیان و برطرف کردن نیازهاى گوناگونش از این طریق بکوشد. این امر موجب مى‏شود که برقرارى رابطه با همنوعان براى او از اهمیت به سزایى برخوردار باشد. صاحب‏نظران، روابط انسان را به سه دسته «رابطه انسان با خود»، «رابطه انسان با خدا» و «رابطه انسان با مخلوقات» تقسیم مى‏کنند. گاهى نیز رابطه انسان با مخلوقات، خود به دو دسته رابطه با همنوعان و رابطه با طبیعت تقسیم مى‏شود. فارغ از این‏که هر یک از این انواع چهارگانه رابطه، در جاى خود از اهمیت بالایى برخوردار است، با این حال، رابطه انسان با همنوعان در روابط اجتماعىِ او حرف اوّل را مى‏زند. از این رو، «رابطه انسان با همنوعان»- که جزئى از رابطه او با مخلوقات به شمار مى‏رود-،از بیشترین اهمیت برخوردار است. ما در این نوشتار، در صدد پرداختن به رابطه انسان با همنوعان و ارائه راه‏کارهاى درست براى برقرارى ارتباط و ایجاد أنس و ألفت بیشتر با آنان و در پى آن، فراهم آوردن محیطى سالم‏تر و مبتنى بر پایه آموزه‏هاى اخلاقى و دینى خواهیم بود. ضرورت این مهم، از آن روست که انسان، موجودى اجتماعى است و براى زندگى بهتر و رفع نیازمندى‏هاى مادى و معنوى بى‏پایانش به همراهى و همیارى همنوعان خود نیازمند است. بنا بر این، افراد یک جامعه، به هر اندازه ارتباط صمیمانه‏ترى با هم داشته باشند، از زندگى شیرین‏ترى برخوردار خواهند بود و نیازهاى رفع نشده کمترى برایشان باقى خواهند ماند. به نظر مى‏رسد براى برقرارىِ رابطه صمیمى و دوستانه و تحکیم دوستى‏ها و استمراربخشى به آنها، چاره‏اى جز ایجاد مزیّت نسبى در خود نخواهیم داشت. چیزى را که ما از آن به «جاذبه» یا «جذّابیت» تعبیر مى‏کنیم، کلید موفّقیت در برقرارى رابطه سالم و موفّق دانسته‏ایم. توضیح آن که روابط بین فردى انسان‏ها را به دو دسته مى‏توان تقسیم کرد: بخش اوّل، روابط مقطعى و سطحى است. این نوع رابطه- که به سرعت پایان مى‏یابد-، غالباً به منظور دریافت نوعى خدمت یا همکارى‏اى کوتاه‏مدّت انجام مى‏شود، و چون در ازاى دریافت خدمت، معمولًا هزینه آن پرداخت مى‏شود، ایجاد رابطه سالم، از حساسیت کمترى برخوردار است. در این نوع رابطه، آنچه مهم است براى یک طرف، دریافت خدمت و براى طرف دیگر، دریافت دستمزد است. گرچه در برقرارىِ این نوع معاشرت‏ موقّتى، رعایت آداب معاشرت متعارف و دست‏کم به صورت حداقلى ضرورى است، امّا به هر میزان که زمینه استمرار بیشترى براى تعامل فراهم باشد و به برقرارىِ رابطه پایدار، اراده وجود داشته باشد، به همان میزان باید به اصول و قواعد اخلاقى و رفتارى، پایبندتر و از جاذبه‏هاى بین فردى بیشترى برخوردار بود. بخش دوم، روابطى است که منقطع و مقطعى نیست و دوام و استمرار در آن مهم است. این رابطه حتّى اگر انتفاع نیز در آن لحاظ شده باشد، به دلیل دوامش، تنها دریافت خدمت در آن رابطه، موضوعیت ندارد؛ بلکه غالباً امور دیگرى نیز در برقرارى رابطه تأثیرگذارند و در نظر گرفته مى‏شوند. امور دیگرى که انگیزه طرف مقابل را در ایجاد رابطه با او تشدید مى‏کنند و موجب مى‏شوند تا از میان تعدّد افراد پیرامونى و یا به بیان دیگر، از میان رقباى فراوان، فرد برخوردار از جذّابیت بیشتر و متنوّع‏تر انتخاب شود و برقرارى ارتباط پایدار با او تحقّق یابد. این امور در حقیقت همان ویژگى‏هاى شخصى و شخصیتى است که موفّقیت در برقرارى رابطه پایدار را به دنبال خواهد داشت. این ویژگى‏ها همان جذّابیت‏هایى هستند که براى دیگران، انگیزه‏آفرین‏اند و محبوبیت انسان رادر جامعه به ارمغان مى‏آورند. نوشتار پیش رو، به دنبال ارائه راه‏کارهاى به دست آوردن این جاذبه‏ها براى قرار گرفتن در کانون توجّه همنوعان و محبوبیت در نزد آنان است. ضمنا تلاش خواهد کرد راه‏کارهاى موفّقیت در برقرارى رابطه پایدار از منظر آموزه‏هاى دینى را تبیین نماید. چیزى که مى‏تواند در کامیابى بیشتر و در نتیجه، رضایت بیشتر از زندگى، نقش مؤثّرى ایفا کند و بر شیرینى و لذّت زندگى بیفزاید. از این رو، موضوعاتى که در این پژوهش بدانها پرداخته شده، عموماً کاربردى‏اند و همه آنها در زندگى روزمره به کار مى‏آیند و به دلیل اتّکا به ده‏ها متن دینى (بویژه احادیث معصومان (علیهم السلام)) بى‏گمان به کار بستن آنچه در این کتاب بیان شده، انسان را مشمول شفاعت پیامبر خدا (ص) قرار داده و با فقیهان و عالمان امّت ایشان محشور خواهد کرد. در این موضوع، روایات متعدّدى از پیامبر (ص) به یادگار مانده‏اند که دلیل نگارنده بر این ادعاست. ایشان در حدیثى مى‏فرماید: مَن حَفِظَ مِن أُمَّتی أَربَعینَ حَدیثاً مِنَ السُّنَّهِ، کُنتُ لَهُ شَفیعاً یَومَ القیامَهِ.[۱] هر کس از امّت من چهل حدیث را از سنّت من حفظ کند، روز قیامت شفیع او خواهم بود. همچنین در حدیث مشهور دیگرى فرموده است: من حفظ من أُمّتی أَربعین حدیثاً مما یحتاجون إلیه من أَمر دینهم بعثه الله یوم القیامه فقیها عالماً.[۲] هرکس از امّت من چهل حدیث از سنّت من را که مردم در دین خود بدان نیازمندند، را حفظ کند، خدا او را در قیامت به عنوان فقیهى دانشمند برمى‏انگیزد. علّامه مجلسى نیز در شرح این حدیث، معتقد است که براى حفظ احادیث معصومان (علیهم السلام) شکل‏هاى چندگانه‏اى وجود دارد: به خاطر سپردن، درباره آن اندیشه کردن، نوشتن.[۳] بنا بر این، با استناد به این روایات و نیز با توجّه به این که عمل به احادیث، یکى از برترین راه‏هاى پاسدارى از احادیت است، عمل به مجموعه پیام‏هاى برگرفته شده از احادیث این کتاب، ضمن ساماندهى به زندگى دنیوى و هموار ساختن راه سعادت و کامیابى در دنیا، سعادت اخروى را نیز به دنبال خواهد داشت. اهمیت روابط بین فردى‏ براساس آموزه‏هاى اسلامى، پى‏ریزى جامعه‏اى مبتنى بر دین و اخلاق و محافظت از آن را با چیزى نمى‏توان هم‏وزن دانست. احکام بى‏شمار فقهىِ اجتماعى و فضیلت برخى عبادات اجتماعى و نیز ارزش بى‏حساب خدمت به خَلق و مکافات بسیار سنگین بى‏توجّهى به نیازهاى همنوعان و برادران دینى، گواه بر آن است که کانون اجتماع و محافظت از وحدت آن جامعه و ایجاد انس و الفت میان آنان از اهمیت وصف‏ناپذیرى برخوردار است. براى مثال از در نظر گرفتن پاداش بسیار فراوان و متنوع براى خدمت به همنوعان و دستگیرى از برادران دینىِ همانند از یک سو، و مجازات سنگین بى توجّهى به نیاز همنوعان از سوى دیگر، گواه خوبى براى اهمیت والاى ایجاد اجتماعى سالم و مبتنى بر تعاملات اسلامى و انسانى است. در آموزه‏هاى دینى مى‏بینیم که محبوب‏ترین بنده خدا کسى است که خدمت بیشترى به بندگان او داشته باشد. همچنین شاد کردن مردم، پس از ایمان به خدا برترین اعمال دانسته شده است. براى خدمت به مردم و دستگیرى آنان، ارزشى همچون بخشش ده گناه و ثبت ده ثواب و ارتقاى ده درجه در بهشت‏[۴] و زیارت‏ حجّ و عمره‏[۵] و براى بى توجّهى به نیاز همنوعان در جامعه، مجازات‏هایى همچون جلب دشمنى خدا،[۶] ابتلا به خوارى و ذلّت در دنیا،[۷] زوال نعمت‏[۸] و قطع ولایت و سرپرستى یا دوستى خدا،[۹]حاکى از آن است که ایجاد یک جامعه سالم و متخلّق به اخلاق الهى، از اهمیت فراتر از تصوّر برخوردار است. لذا امام على (ع) به مالک اشتر سفارش مى‏کند که قلب خود را نسبت به ملّت خود مملو از مهر و محبّت و لطف کن و نسبت به آنان همچون حیوان درنده‏اى مباش که خوردن آنان را غنیمت شمارى؛ زیرا آنها دو گروه بیش نیستند: یا برادران دینى تو اند و یا انسان‏هایى نظیر تو.[۱۰] به نظر مى‏رسد تعامل مطلوب بین افراد جامعه‏اى که از آموزه‏هاى اخلاقى و دینى شکل گرفته باشد، منافع بى‏شمارى را نصیب جامعه مى‏کند که از جمله آنها ایجاد امنیت اجتماعى و از بین رفتن قصد پلید دشمنان در ضربه زدن به آن جامعه، و نیز دعوتى عملى و تأثیرگذار از امّت‏هاى غیر مسلمان براى پیوستن به دین مبین اسلام است. و این حکمت‏ سفارش‏هاى مکّرر و مؤکّد به برقرارى رابطه صمیمى و انسانى مؤمنان با یکدیگر است. محبوبیت، کلید موفّقیت در روابط اجتماعى‏ اجتماعى، عوامل سازنده احساس مثبت یا منفى نسبت به دیگران را جاذبه بین فردى مى‏نامند.[۱۱] یعنى به هر میزان از جاذبه‏هاى بیشترى برخوردار باشد، درجه احساس‏هاى مثبت دیگران نسبت به او افزایش مى‏یابد و از میزان محبوبیت بالاترى برخوردار خواهد بود. محبوبیت، یکى از خواسته‏هاى فطرى آدمى است که در راستاى رفع نیازها و افزایش لذّت از زندگى به آن توجّه مى‏شود. هر انسانى، خواستار آن است که دیگران دوستش بدارند و مشتاق برقرارى ارتباط صمیمانه با او باشند و هیچ گاه براى رفع مشکلات و نیازهایى که به تنهایى از برطرف کردن آنها ناتوان است، تنهایش نگذارند. اغلب انسان‏ها معمولًا مشکل تنهایى خود را از ناحیه دیگران مى‏دانند و همواره اطرافیان را به کم‏لطفى نسبت به خود متّهم مى‏کنند. این امر، باعث شده است که عیوب اطرافیان به خوبى برایشان آشکار و قابل شمارش باشد؛ امّا آن گاه که از آنان در باره اشکالات خودشان سؤال مى‏شود، پاسخ روشنى دریافت نمى‏شود و خود را از هرگونه خطا و اقدام دافعه‏برانگیزى مُبرّى مى‏دانند؛ امّا به نظر مى‏رسد که مشکل اصلى، از ناحیه رفتار خودِ فرد، ناشى مى‏شود و در حقیقت، نخستین گامى که لازم است براى رهایى از تنهایى برداشته شود، ایجاد مزیت‏هاى نسبى یا جاذبه‏هایى در وجود خویش است؛ جاذبه‏هایى که با آن بتوان احساس مثبت دیگران را به خود افزایش داد ودر برقرارى روابط اجتماعى، موفّقیت بیشترى کسب کرد. بدیهى است که نتیجه فقدان جاذبه، این است که احساس مثبت در دیگران ایجاد نمى‏شود و انگیزه برقرارىِ ارتباط تحقّق نمى‏یابد. این امر اگر با دافعه نیز همراه باشد، از تنهایى و انزواى فرد، گریزى نیست. در این صورت است که حتّى اگر فرد در خانواده و یا جامعه‏اى شلوغ زندگى کند، باز هم احساس تنهایى، همدم همیشگى او خواهد بود. ضرورت آگاهى از عوامل جاذبه ‏آفرین‏ شاید اهمیت عوامل جاذبه‏آفرین و ضرورت آگاهى از آنها با کمى تأمّل، اجمالًا مورد تأیید و تصدیق همگان قرار گیرد؛ امّا به نظر مى‏رسد که بیان فواید جاذبه‏هاى بین فردى، اهمیت این جاذبه‏ها را نمایان‏تر و ضرورت ایجاد آن را در خود آشکارتر مى‏سازد. البته آگاهى از گونه‏ها و مصادیق جاذبه‏ها بر اساس آنچه در منابع دینى به آن تصریح شده، دو فایده اساسى به دنبال خواهد داشت: یک. باعث مى‏شود انسان، آن عوامل جاذبه‏آفرین را در خود ایجاد یا تقویت کند؛ دو. به ما کمک خواهد کرد تا بهترین افراد را براى دوستى خود برگزینیم و از رابطه با آنهایى که فاقد صفات برتر و جاذبه‏هاى بین فردى هستند، پرهیز کنیم. براى این که بیشتر به اهمیت ایجاد عوامل جاذبه‏آفرین در خود پى ببریم، شناسایى نیازهاى خود- که معمولًا از طریق برقرارى ارتباط پایدار و بر مبناى مودّت و محبّت برطرف مى‏شود- راه‏گشاست؛ نیازهایى که آنها را مى‏توان در سه بخش دسته‏بندى کرد: ۱. نیازهاى مادّى: از ملموس‏ترین نیازهاى انسان، نیازهاى مادّى اوست. این دسته از نیازها- که بسیار هم گوناگون‏اند- زودتر خود را نمایان مى‏سازند و زندگى اغلب انسان‏ها را سریع‏تر تحت تأثیر خود قرار مى‏دهند. چه بسیار انسان‏هایى که این نیازها را سرلوحه همه نیازهاى خود مى‏دانند و تلاششان را براى مرتفع ساختن آن، مصروف مى‏دارند. شاید بتوان براى اهمیت این نوع نیاز، به برخى متون دینى نیز اشاره کرد. روایاتى چون حدیث شریف نبوى (ص) که مى‏فرماید: «نزدیک است که سرانجام، فقر به کفر ختم شود»،[۱۲] نماینده خوبى براى این باور خواهد بود. ۲. نیازهاى معنوى‏: بهره‏مندى از نظریات مشورتى، تجارب و خیرخواهى‏هاى همنوعان، نیاز به دعا و نیز شفاعت آنان از جمله نیازهاى معنوى‏اى است که به واسطه برقرارى ارتباط پایدار و صمیمى مى‏توان به آنها دست یافت. این دسته از نیازها شاید همانند نیازهاى دسته نخست، برجسته و حیاتى به نظر نرسند؛ امّا بى‏شک مى‏توانند در موفّقیت و کامیابى‏هاى آدمى، نقش مهم‏ترى را نسبت به دسته نخست ایفا کنند؛ زیرا دستگیرىِ فکرى، موجب رشد و بالندگى مى‏شود و در نتیجه، انسان، ارزشمندتر به شمار خواهد آمد. علاوه بر آن، انسان، با داشتن ویژگى‏هایى چون: کرامت و عزّت نفس، سازگارى بیشترى با دیگران خواهد داشت. ۳. نیازهاى عاطفى و احساسى‏: این دسته از نیازها نیز یکى دیگر از انواع نیازهاى آدمى است. نیاز به کسب محبوبیت در جامعه و رهایى از تنهایى، از جمله این نیازها به شمار مى‏آیند. لزوم برقرارى ارتباط پایدار با همنوعان، از منظر پیشوایان دینى نیز مورد توجّه قرار گرفته است. امام صادق (ع) نیاز انسان به داشتن دوست و نیز منافع دنیوى و اخروى دوستان را گوشزد مى‏کند و مى‏فرماید: أَکثِروا مِنَ الأَصدِقاءِ فی الدُّنیا فَإِنَّهُم یَنفَعُونَ فی الدُّنیا والآخِرَهِ، أَمَّا الدُّنیا فَحَوائِجٌ یَقومونَ بِها، وأَمَّا الآخِرَهَ فَإِنَّ أَهلَ جَهنَّمَ قالوا: فَما لَنَا مِن شافِعینَ وَ لا صَدیقٌ حَمیمٌ.[۱۳] در دنیا، دوستان بسیارى انتخاب کنید؛ زیرا آنها در دنیا و آخرت به شما نفع مى‏رسانند؛ امّا نفع دنیوى، نیازهایى است که آنها برطرف مى‏کنند، و [نشانه‏] نفع اخروى آنها این است که اهل جهنّم مى‏گویند [افسوس‏] که ما شفاعت کننده و دوست صمیمى نداشتیم! ناتوانى انسان در برقرارى ارتباط پایدار با همنوعان، نتیجه‏اى جز تنهایى به بار نخواهد آورد. تنهایى- که معلول ناتوانى در برقرارى ارتباط و آن نیز معلول نداشتن جذابیت است-، آدمى را به بلایاى فراوان روانى و رفتارى، دچار مى‏سازد. از جمله این ابتلائات مى‏توان به: خجالتى بودن، کمرویى، انزواطلبى، عزّت نفسِ پایین و اعتماد به نفسِ ضعیف، از دست دادن فرصت‏ها و سرانجام، فقر، اشاره کرد. از سویى دیگر، وجود عوامل جاذبه‏آفرین به دارنده آن، اعتماد به نفس بالا و عزّت نفس و نشاط هدیه مى‏کند و اینها به او کمک مى‏کند که نیازمندى‏هاى خود را راحت‏تر برطرف سازد و کامیابى و در نتیجه، شادکامى بیشترى از زندگى خود داشته باشد. بدیهى است که برطرف شدن نیازهاى گونه‏گون، از فواید عمل به راه‏کارهاى برقرارى ارتباط پایدار خواهد بود. نتیجه آن که، فواید فراوان برخوردارى از جذّابیت‏ها از یک سو و بلایا و آفات فراوان فقدان این جاذبه‏ها از سویى دیگر، اهمیت و نیز ضرورت بهره‏مندى از آنها را به خوبى نمایان مى‏سازد و هر انسان خردمندى را به سوى تحصیل آن جاذبه‏ها سوق مى‏دهد و عزمش را براى دستیابى به آن، جزم مى‏کند. روشن است که براى دستیابى به فواید برخوردارى از جاذبه‏ها، فراگیرى مهارت‏هاى مربوط به هر یک از آن جاذبه‏ها، آگاهى از مهارت‏ها و چگونگى به کار بستن آنها ضرورى است. براى مثال، فردِ فاقد مهارت اجتماعى باید در باره فعّالیت‏هاى ویژه‏اى همچون شیوه سخنْ آغاز کردن، نشان دادن علاقه خود به دیگرى، احترام گذاشتن به همنوعان و بسیارى امور دیگر- که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد- آموزش ببیند و آنها را در عمل، تمرین کند تا به ملکات نفسانى تبدیل شود. نتیجه آن که شناخت جاذبه‏ها، آگاهى از چگونگى تحصیل آن جاذبه‏ها و تمرین عملى براى هر یک از آنها به منظور فراگیرى آن مهارت‏ها، اقداماتى است که براى بهره‏مندى از آثار و فواید بسیارش ضرورى است. این نگاشته، بیشتر به بیان عوامل جاذبه‏آفرینْ اهتمام ورزیده است؛ گرچه راه تحصیل بیشتر این مهارت‏هاى رفتارى، چندان دشوار نیست و تنها با کمى همّت و پشتکار و تمرین مستمر مى‏توان آن مهارت‏ها را به دست آورد. در پایان، لازم است اشاره شود که ما در این پژوهش، در صدد تبیین جاذبه‏هاى عمومى با رویکردى کلّى هستیم. اگر با نگاه دقیق‏تر به اقدامات جاذبه‏آفرینى که کلیدهاى ارتباطى به شمار مى‏آیند، بنگریم، خواهیم دید که برخى جاذبه‏ها- که در نگاه کلّى جاذبه به‏شمار مى‏روند- ممکن است براى گروهى خاص جاذبه به شمار نیایند و یا از نظر شرعى و اخلاقى، تحصیل آنها جایز نباشد، و یا برخوردارى از آنها براى گروهى دیگر در اولویت نباشد. از این رو براى گروه‏ها و اصناف خاص (مانند: جوانان، بانوان و یا کهنسالان)، برخى اقدامات جاذبه‏آفرین، متفاوت‏اند و اولویت‏ها تغییر مى‏کنند. لذا چون تبیین جاذبه‏هاى ارتباطى براى صنوف و افراد خاص، نیازمند پژوهشى مستقل است، در این اثر، تنها به رویکردِ عمومى آن بسنده مى‏کنیم. انواع جذّابیت‏ها[۱۴] برخى از روان‏شناسان اجتماعى دریافته‏اند که سه عامل مهم در جاذبه بین فردى وجود دارد. این عوامل، عبارت اند از: جذابیت جسمانى، مجاورت و مشابهت. آنان بر این باورند که جذابیت جسمانى و مجاورت در مراحل آغازین رابطه، تعیین‏کننده‏تر اند، مشابهت، تنها عامل بسیار مهم در حفظ یک رابطه درازمدّت و استمرار بخشیدن به آن رابطه است.[۱۵] به نظر مى‏رسد بر اساس آموزه‏هاى دین مبین اسلام، عوامل این جاذبه‏ها، بیش از سه عامل یاد شده‏اند. عواملى که مى‏توان در ایجاد و تقویت جاذبه‏هاى بین فردى از متون دینى استخراج نمود، عبارت‏اند: – جذّابیت‏هاى ظاهرى؛ – مهارت‏هاى اخلاقى؛ – مهارت‏هاى رفتارى؛ – همجوارى؛ – ایمان و عمل صالح؛ – تناسبِ جان‏ها؛ – خواست و اراده خدا. البته عوامل تأثیرگذار در جاذبه ‏ها از منظرى دیگر، به دو بخش «عوامل افزایش ‏دهنده» و «عوامل کاهش ‏دهنده» قابل تقسیم است. امّا از آنجا که فقدان عوامل مؤثّر در افزایش جاذبه ها، خود، نقش دافعه را ایفا مى‏کند، از عوامل کاهش ‏دهنده جاذبه‏ ها به شمار مى‏ آید. بررسى عوامل ایجاد کننده جذّابیت ‏ها، براى دستیابى به آن جاذب ‏ها و رهایى از عوامل کاهنده جذّابیت، کافى است. پس آگاهى به عوامل جاذبه‏ آفرین در حقیقت، آگاهى با عوامل دافعه ‏آفرین نیز خواهد بود. کتاب حاضر، در چهار فصل تدوین شده است. فصل نخست، به بیان جذّابیت‏هاى ظاهرى اختصاص دارد. در فصل دوم، مهارت‏هاى اخلاقى تبیین شده است. در فصل سوم، مهارت‏هاى رفتارىِ جاذبه ‏آفرین، از نظر خوانندگان محترم خواهد گذشت. و سرانجام در فصل چهارم، چهار عامل دیگر- که در سطور پیشین یاد شد- به بحث گذاشته شده ‏اند.   [۱] ( ۱). بحار الأنوار: ج ۲ ص ۱۵۴ ح ۴. [۲] ( ۲). همان: ح ۵. [۳] ( ۳). همان: ص ۱۵۷ .. [۴] ( ۱). امام صادق: گام برداشتن انسان در راه برطرف کردن یک حاجت از برادر مؤمنش باعث مى‏شود که براى او ده حسنه نوشته شود و ده گناه از نامه اعمال او پاک شود و ده درجه بر درجات او افزوده گردد( الکافى: ج ۲ ص ۱۹۶ ح ۱) .. [۵] ( ۱). پیامبر خدا: هر کس حاجتى از برادر مسلمانش را برآورده کند، براى او اجرى مانند اجر کسى که حجّ و عمره به جاى آورده، خواهد بود( جامع الصغیر: ج ۲ ص ۶۳۷ ح ۸۹۶۰). [۶] ( ۲). پیامبر خدا: کسى را که به تو امید بسته، ناامید مکن؛ زیرا در آن صورت خدا تو را دشمن خواهد داشت و با تو دشمنى خواهد کرد( الأمالى، طوسى: ص ۲۹۹ ح ۴۸۹). [۷] ( ۳). هیچ کس دست رد به سینه دیگرى نمى‏زند مگر آن که سربلندى در پشت سر او و خوارى در مقابل روى او قرار مى‏گیرد( شرح نهج البلاغه: ج ۲۰ ص ۲۹۰ ح ۳۱۱). [۸] ( ۴). پیامبر خدا: هیچ نعمت خدا بر بنده‏اى بزرگ نمى‏شود مگر آن که کمک به مردمان در نظر او بزرگ گردد. پس هر کس کمک کردن به مردم را بر عهده نگیرد، نعمت خود را در معرض نابودى قرار داده است( تاریخ بغداد: ج ۵ ص ۳۹۰ ح ۲۹۴۲). [۹] ( ۵). امام کاظم: هرکس برادرش را که به او پناه آورده، پناه ندهد، در حالى که به کمک کردن به او توانمند است، رشته دوستى او با خداى عزوجل بریده مى‏شود( الکافى: ج ۲ ص ۳۶۷ ح ۴). [۱۰] ( ۶). شرح نهج البلاغه: ج ۳ ص ۸۴ .. [۱۱] ( ۱). سایت« دانش‏نامه آزاد ویکى پدیا»، واژه« جاذبه‏هاى بین فردى» .. [۱۲] ( ۱). کادَ الفَقرُ أَن یَکونَ کُفراً ( الکافى: ج ۲ ص ۳۰۷ ح ۴).. [۱۳] ( ۱). مصادقه الاخوان: ص ۴۶ ح ۱ .. [۱۴] ( ۱).nterp ersonal attra ction [۱۵] ( ۲). سایت« دانش‏نامه آزاد ویکى پدیا»، واژه« جاذبه‏هاى بین فردى» ..

وزن 135 گرم

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “سر دلبری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

موجود است، هم‌اکنون میتوانید سفارش دهید!
ناموجود!