معرّفى «شناختنامه قرآن» شناختنامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث، در واقع، قرآنشناسى از منظر بهترین قرآنشناسان است. در این کتاب، براى نخستین بار، آنچه خداوند منّان در توصیف کتاب خود فرموده و آنچه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام در تبیین جایگاه رفیع این کتاب آسمانى بیان کردهاند، در کنار هم، با نظمى نوین و سهل الوصول، همراه با تحلیلهاى مورد نیاز، در هفت بخش، تقدیم قرآنپژوهان مىگردد: بخش یکم، در باره جایگاه قرآن در حوزه معرفت دینى در این بخش، نامها و اوصاف قرآن، نزول قرآن، گردآورى قرآن، مصونیّت قرآن از تحریف، اعجاز قرآن، جامعیّت قرآن، رویارویى با قرآن، نَسخ در قرآن، حدوث قرآن، و رابطه قرآن با کتابهاى آسمانى، در ده فصل، ارائه مىشود. بخش دوم، در باره برکات قرآن در این بخش، برکات قرآن براى جامعه، براى دلها، براى خانهها، و دیگر برکات این کتاب آسمانى، همچنین داستانهایى از برکات قرآن و تأثیر آن در جانها، و نیز نکاتى درباره درمان با قرآن، و خواص قرآن، در هفت فصل، تقدیم مىگردد. بخش سوم، در باره ویژگىهاى قرآن این بخش، در پنج فصل، حقایقى را در زمینه ویژگىهاى لفظى و معنوى قرآن، آداب اختصاصى مربوط به این کتاب آسمانى، آیاتى که نامهایى ویژه دارند، و سورههایى که از عناوین خاص برخوردارند، در اختیار خوانندگان قرار مىدهد. بخش چهارم، در باره تعلیم و تعلّم قرآن این بخش، در سه فصل، به رهنمودهاى پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام درباره تعلیم و تعلّم قرآن، و از حفظ کردن آن، اختصاص دارد. بخش پنجم، در باره تلاوت قرآن در این بخش، فضیلت تلاوت قرآن، آداب تلاوت آن، مواردى که تلاوت قرآنْ ممنوع است، نکاتى در باره ختم قرآن و قاریان این کتاب آسمانى و اختلاف قرائات، در شش فصل، تبیین مىگردد. بخش ششم، در باره تفسیر و تأویل قرآن در این بخش، نیاز قرآن به تفسیر و تأویل، شناخت تفسیر و تأویل این کتاب آسمانى، و تفسیرهاى ناروا از آن، در پنج فصل، مورد بررسى است. بخش هفتم، در باره روش تبلیغ در قرآن در این بخش- که آخرین قسمت «شناختنامه قرآن» است- شیوههاى تبلیغى قرآن که عبارت است از دعوت مردم به آئین حق با تکیه بر برهان و موعظه و جدال احسن و بهرهگیرى از مَثَل و سوگند، در پنج فصل تبیین مىگردد. مراحل تحقیق و تدوین این کتاب بر پایه آخرین تجربیات، سیر مراحل جمعآورى، تحقیق و تدوین شناختنامه قرآن و مجموعههاى مشابه در «پژوهشکده علوم و معارف حدیث» به قرار زیر است:[۱] ۱. جمعآورى ابتدایى در این مرحله، پژوهشگرِ همکار، منابع اصلى مرتبط با روایات تفسیرى را مورد مطالعه و یادداشت بردارى قرار مىدهد و همچنین از طریق کلیدواژههاى اصلى و مرتبط، و با کمک نرم افزارهاى رایانهاى، بر حجم یافتهها مىافزاید. ۲. تنظیم تنظیم اطّلاعات گردآورى شده، در دو مرحله صورت مىگیرد: نخست، پژوهشگر همکار، متون مربوط به هر موضوع را طبق سلیقه خود، دستهبندى و براى تنظیم اوّلیه، به مؤلّف، ارائه مىکند. مؤلّف پس از ساماندهى این متون، آنچه را براى تکمیل کار، لازم است، تذکّر مىدهد و مجدّداً آنها را به پژوهشگر همکار، باز مىگرداند. پس از رفع نواقص- که گاه چند ماه طول مىکشد-، موضوعِ مورد تحقیق، به مؤلف باز مىگردد و متناسب با یافتههاى جدید، ساماندهى نهایى صورت مىپذیرد و تنظیم اوّلیه، گاه، تقویت و تکمیل مىگردد و گاه، تغییر اصولى مىیابد. ۳. نقد در صورتى که پس از تنظیم ثانوى، نقصى مشاهده شود، مجدّداً پژوهشگرِ همکار، براى رفع آن، اقدام خواهد کرد.[۲] در غیر این صورت، حاصلِ کار، براى نقد و ارزیابى به یک یا دو کارشناس، ارائه و متن، طبق آییننامه خاصّى، نقد مىگردد و پس از نقد متن، اگر ضرورت داشته باشد، اصلاحاتى انجام مىگیرد. ۴. مصدریابى (تخریج) و انتخاب متون یکى از مراحل مهمّ تدوین متون روایى در این پژوهشکده، تخریج یا مصدریابى (منبعیابى) متون روایى است. در این مرحله، پژوهشگر دیگرى از طریق برنامههاى نرمافزارى، براى یافتن مصادر (منابع)، جستجو مىکند. سپس، جامعترین، استوارترین و کهنترین مصدر را انتخاب مىنماید و نشانى مصادر یافت شده را بر اساس میزان اعتبار آنها، تنظیم مىکند و اگر متن قوىترى یافت شد، جایگزین متن اصلى مىگردد و گزارشهاى مکرّر را، جز در موارد ذیل، حذف مىنماید: الف- وجود نکته مهمّى در متن جدید؛ ب- تفاوت لفظى در متونى (نصوصى) که از طریق شیعه و اهل سنّت، نقل شدهاند؛ ج- نیاز به تکرار گزارش (روایت) در چند باب، مشروط به این که متن آن، کوتاه باشد. در غیر این موارد، روایات مکرّر، حذف مىشوند و نشانى آنها، طبق آییننامه، در پانوشت، افزوده مىشود. ۵. نگارش توضیحات و تحلیلهاى مورد نیاز مرحله دیگر در تدوین این مجموعه و نیز دیگر دانشنامههاى رِوایى در این پژوهشکده، تهیّه توضیحات و تحلیلهاى مورد نیاز است که پس از تشکیل پرونده علمى، توسّط مؤلّف یا دیگر پژوهشگران، انجام مىشود. گفتنى است که جمعبندىها و تحلیلها نیز توسّط یک یا دو کارشناس، نقد مىگردند و ابعاد مهمِّ موضوع، به بحث گذاشته مىشود و اصلاحات مورد نیاز، اعمال مىگردد و در مواردى که مؤلّف نظر خاصّى دارد، آن را جایگزین مىنماید.[۳] ۶. تدوین نهایى در تدوین نهایى، کار تدوین متن و تنظیم پاورقىها، طبق شیوهنامه پژوهشکده صورت مىگیرد که به برخى از قواعد این شیوهنامه، اشاره مىگردد: الف- چینش متون مهمترین نکاتى که در چینش متون لحاظ مىگردند، از این قرارند: ۱. پس از ذکر آیات مربوط به هر موضوع، احادیث منقول از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و اهل بیت گرامى ایشان علیهم السلام تا امام مهدى- عَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَه- به ترتیب مىآیند، مگر احادیثى که عهدهدارِ تفسیر آیات قرآن اند که بر دیگر احادیث، مقدّم مىگردند. البته، گاه هماهنگى چند روایت در مضمون، موجب مىشود که این ترتیب، رعایت نشود. ۲. در بخش احادیث، اگر حدیثى، هم از پیامبر صلى الله علیه و آله و هم از یکى از اهل بیت علیهم السلام روایت شده باشد، آنچه از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل شده، در متن مىآید و به روایت دیگر، در پانوشت، اشاره مىگردد. ۳. معیار گزینش یک گزارش (حدیث یا روایت تاریخى) از میان گزارشهاى متعدّد مرتبط، رسا و فراگیر بودن آن است، هر چند از منبعى ضعیفتر باشد. در صورت تشابه گزارشها، متنِ معتبرترین منبع، مقدّم داشته مىشود. ۴. سعى ما بر آن است که هیچ متنى را از کتابهایى که واسطه به شمار مىآیند، نقل نکنیم، مگر در موارد دست نیافتن به منبع اصلى، که در این صورت، متن را از کتاب واسطه مىآوریم و در پى آن، در پانوشت، از منبع اصلى (که کتاب واسطه از آن، نقل کرده است) نیز نام مىبریم. براى مثال، مىنویسیم: «بحار الأنوار: … به نقل از: الدُّرُّ الثمین». البته، از این گونه کتابها، تنها زمانى نقل شده است که منابعِ موجود، اندک باشند. ۵. در صورت لزوم، در آغاز هر عنوان و گاه در پایان برخى ابواب، ارجاعاتى به عناوین یا ابواب دیگرى از همین کتاب و یا به کتابهاى دیگر داده شده است که مراجعه به آنها، اطّلاعات بیشترى در زمینه موضوع مورد نظر، در اختیار خواننده و پژوهشگر مىگذارد. ۶. معیارِ صدرنویسى احادیث، بدین گونه است: یک. ابتدا نام کتاب و سپس نام آخرین راوى و آن گاه نام پیامبر صلى الله علیه و آله یا اهل بیت علیهم السلام (اگر از آنان روایت شده باشد) آورده مىشود. دو. نام ائمّه اهل بیت علیهم السلام، در متن عربى، به همان صورتى که در مصدر آمده، نقل مىشود و در کروشه (قُلّاب)، لقب یا نام مشهور ایشان، ذکر مىگردد. سه. به جهت اختصار، چنانچه نام اهل بیت علیهم السلام در سند، مسلسلًا آمده باشد، به جاى ذکر اسامى آنها یکى پس از دیگرى، از عبارت: «بإسناده (با سندش)» در صدر و «عن آبائه (از پدرانش)» در پانوشت، استفاده مىکنیم که بیانگر این اتّصال است. چهار. هر گاه در منبع، از مروىٌّ عنه (گوینده اصلى حدیث)، صراحتاً نام برده نشده باشد، بلکه فقط کُنیه یا لقب او ذکر شده باشد (مثل: ابو الحسن، ابو محمّد، العبد الصالح و …)، چنانچه مقصود از آن کنیه یا لقب را احراز کنیم، نام مروىٌّ عنه را هم مىآوریم، و اگر احراز نکنیم، به همان نحو که آمده، یعنى با کنیه یا لقب، ذکر مىنماییم و در پانوشت، احتمالات مطرح در مورد قائل حدیث را مىآوریم. پنج. هر گاه در پانوشت، بعد از منبع دوم یا منبع پس از آن، نام قائل (مَروىٌّ عنه) را ذکر کنیم، این، بدان معناست که حدیث در این منبع، از هموست و نه از دیگرى که در صدر حدیث، یاد شده است؛ و هر گاه پس از نام قائلِ یاد شده در پانوشت، عبارت «عنه صلى الله علیه و آله» یا «عنه علیه السلام» را بیاوریم، این، بدان معناست که این قائل، حدیث را بهکسى که در صدر حدیثْ نام برده شده، اسناد داده است. ۷. چنان که آمد، در تدوین و نگارش این مجموعه و نیز دیگر دانشنامههاى تدوین شده در این پژوهشکده، از روش موضوعى پیروى مىکنیم که این، خود، بُرش متون معیّنى از گزارشهاى مربوط به موضوع مورد نظر را اقتضا مىکند. این نکته، یکى از اصولى است که براى پرهیز از تکرار، نمىتوان از آن صرف نظر کرد، مخصوصاً در متنهاى طولانى. ما همواره مىکوشیم تا آن بُرش نقل شده، کامل، تام و خالى از ابهام باشد، هر چند با آوردن توضیحات لازم در آغاز متن، و البته با رعایت زیبایىِ سیاق و وارد نیامدن خدشهاى به نظم متن. بنا بر این، صدر حدیث- که نوشته ماست-، در واقع، مکمّل متن است، به طورى که بدون آن، گاه فهم حدیث، ناممکن مىشود، و گاهى اوقات هم این صدر در فهم پارهاى شناسهها و خصوصیات حدیث- که به خواننده در فهم فضاى حدیث، کمک مىکنند-، مفید است. ۸. قبلًا گفتیم که معیار انتخاب هر متن از میان متون، قوّت و فراگیر بودن آن است؛ امّا با این حال، گاه متن برگزیده، داراى پارهاى اغلاط ناشى از تصحیف یا سهو راویان است. در این گونه موارد، سعى کردهایم که آن اغلاط را به اقتضاى نوع غلط، از طریق مراجعه به چاپهاى مختلف منبع یا مراجعه به کتابهاى واسطه (مثل بحار الأنوار)، رفع و تصحیح کنیم، البته در صورتى که این کتابها از منبع ما نقل کرده باشند؛ چرا که در این صورت، به منزله نسخهاى از نسخههاى منبع به شمار مىآیند، و اگر منبع واسطهاى موجود نبود، با مراجعه به منابع دیگر و تأیید گرفتن از آنها، رفع و اصلاح، انجام مىگیرد. در همه این موارد، امانتدارى علمى رعایت مىگردد و به جد، سعى مىشود که از بازى با متن، پرهیز گردد و توضیحات لازم، در پانوشت آورده شود، مگر در موردى که تصحیف، قطعى باشد. در این صورت، آن را در متن، تصحیح مىکنیم و به مورد اشتباه، در پانوشت، اشاره مىنماییم. ۹. در صورت وجود توضیحاتى در وسط متن برگزیده که ربطى به موضوع نداشته باشند، از ذکر آنها خوددارى و به جاى آنها، سه نقطه گذاشته مىشود. البته، در متنهاى کوتاه، بنا بر آوردن تمامِ نقل است، هر چند در لابهلاى آنها، توضیحاتى آمده باشد که ربطى به موضوع ندارد. این کار، براى اجتناب از تقطیع متن، صورت مىگیرد، مگر آن که مجبور به تقطیع آن شده باشیم. ۱۰. افزودههاى میان دو قلّاب (کروشه) از ماست، خواه این افزودهها براى بیان مرجع ضمیر غایب (مستتر یا بارز) باشد یا هر توضیح دیگرى و افزودههاى میان دو هلال (پرانتز)، در متن عربى، از منبع است، خواه نسخه بدل باشد یا جز آن. ۱۱. تا حدّ ممکن، مىکوشیم تا واژگان پیچیده و دور از ذهن را شرح دهیم و براى این کار، به کتابهاى اصلى لغت و غریب الحدیث (مانند: النهایه ى ابن اثیر، الصحاح جوهرى، القاموس المحیط فیروزآبادى، المصباح المنیر فیّومى، مفردات ألفاظ القرآن راغب) و دیگر منابع معتبر، تکیه مىکنیم. به هر روى، سعى داریم که معناى مناسب را شکار کنیم- البته اگر چنین تعبیرى درست باشد- و از میان معانى متعدّدى که گاه براى یک واژه ذکر مىشود، معناى متناسب با سیاق حدیث را برگزینیم. در شرح پارهاى عبارات و ترکیبات پیچیده، از کتابهایى که متون حدیثى را شرح کردهاند (مانند: مرآه العقول، الوافى، توضیحات مجلسى در بحار الأنوار، شرح نهج البلاغه ى ابن ابى الحدید، فتح البارى و جز اینها) نیز کمک مىگیریم.[۴] ۱۲. اعلام اشخاص و اعلام جغرافیایى، دو مورد دیگرى است که به شرح آنها اهتمام داریم و از طریق کتب انساب و تَراجِم و منابع جغرافیایى و جغرافیاى تاریخى (نظیر معجم البلدان)[۵] و همچنین نقشههاى جدید- که به سفارش ما، توسط متخصصان تهیه مىشوند-، به توضیح این موارد مىپردازیم. ب- تنظیم پاورقىها ۱. تنظیم منابع (مصادر) در پانوشتها، بر پایه میزان اعتبار منابع، صورت مىگیرد. بنا بر این، هیچ گاه منبع ضعیف بر قوى مقدّم آورده نمىشود،[۶] مگر در حالات خاصّى، مانند وقتى که بخواهیم از تکرار نام راوى یا تکرار اشاره به اختلاف، با تعبیر «نَحوُه (مشابه آن)» اجتناب بورزیم، که در چنین مواردى، ترتیبِ یادشده، رعایت نمىشود. ۲. منابع شیعى از منابع اهل سنّت، جدا مىشوند و هر یک از این دو مجموعه، جداگانه ذکر مىگردند. این دو مجموعه را در پانوشت با نشانه نقطهویرگول (؛)، از هم جدا مىکنیم. همچنین، ارجاعات به یک مجموعه از منابع (مثلًا منابع شیعه) نیز با نشانه ویرگول (،)، از هم جدا مىشوند. ۳. بسیارى اوقات، در یک منبع، یک نقل، دو شماره دارد: یکى شماره مسلسل که از ابتداى کتاب، شروع و در پایان آن، تمام مىشود، و دیگرى، شماره مربوط به بابى که حدیث در آن آمده است، و ما همواره، شماره مسلسل را بر مىگزینیم. ۴. معیار براى ذکر شماره صفحات، شروع شدن متن برگزیده ما در آن صفحه است. ۵. معیار عمده براى ذکر اختلافات در پانوشت، تأثیر این اختلافات در معنا یا مفید بودن ذکر آنها براى خواننده است، و این اختلافات، در صورت ضرورت، دقیقاً ذکر و با واژه «نحوه (مشابه آن)» نشان داده مىشوند. ۶. پس از ذکر منابع در پانوشت، گاه با تعبیر «ر. ک:» در متن فارسى و «راجع:» در متن عربى، ارجاعاتى به برخى منابع، داده مىشود. گفتنى است که در این گونه موارد، متن مورد ارجاع، با متن کتاب، تفاوت بسیار دارد؛ امّا در عین حال، ملاحظه آن براى پژوهشگر، سودمند است. ۷. پارهاى اختلافات، با عبارات زیر، توضیح داده مىشوند: «و فیه کذا بدل کذا (در این منبع، فلان عبارت به جاى فلان عبارت آمده)»، «لیس فیه کذا (در این منبع، فلان عبارت، وجود ندارد)»، «لیس فیه من کذا إلى کذا (در این منبع، از فلان کلمه تا فلان کلمه وجود ندارد)»، «بزیاده کذا بعد کذا (با افزونى عبارت فلان، بعد از فلان کلمه)»، «بزیاده کذا فى آخره (با افزونى فلان عبارت در پایان آن)». چنانچه در برخى منابع، عبارت کاملى از ابتداى حدیثى که در متن آمده، حذف شده باشد، با عبارت «لیس فیه صدرُه (در این منبع، صدر حدیث نیامده)» به این اختلاف، اشاره مىکنیم؛ امّا اگر عبارت محذوف، کامل نباشد، آن را با این عبارت، خاطرنشان مىسازیم: «ولیس فیه صدرُه إلى کذا (در این منبع، از آغاز حدیث تا فلان کلمه نیامده است)». اگر این کاستى در آخر حدیث و یک جمله کامل باشد، آن را با این عبارت توضیح مىدهیم: «و لیس فیه ذیلُه (در این منبع، پایان حدیث نیامده است)»؛ ولى اگر یک جمله کامل نباشد یا چند جمله باشد، آن را با این عبارت، خاطرنشان مىسازیم: «و لیس فیه من کذا إلى کذا (در این منبع، بخش پایانى حدیث، از فلان کلمه تا فلان کلمه، نیامده است)». ۸. هر کلمه یا عبارتى که بعد از ذکر یک منبع بیاید- خواه براى بیان نام راوى باشد، یا براى بیان اختلاف و یا تعبیر «نحوه»- فقط به آن منبع مربوط مىشود، مگر آن که همراه با یکى از این الفاظ، آمده باشد: «کلاهما (هر دو منبع)»، «کُلُّها (همه منابع)»، «فیهما (در این دو منبع)» و «فیها (در همه این منابع)» که در این صورت، به منابع پیش از آن نیز برمىگردد. گفتنى است که هر گاه دو استخراج از یک منبع بیاید، هر یک از آن دو، استخراج مستقلّى به شمار مىآید و آنچه گفتیم، درباره آن نیز جارى است. نیز باید دانست که به کار بردن تعابیر یاد شده، گاه ما را وا مىدارد که ترتیب منابع (بر حَسَب اعتبار آنها) را رعایت نکنیم. بنا بر این، این بند از توضیحات، بر بندهاى پیشین- که براى توضیح روش خود آوردیم-، حاکم است. براى مثال، اگر راوى یا مروىٌّ عنه (یعنى گوینده اصلى حدیث)[۷] در دو یا چند منبع، یکى باشد، در این هنگام، این منابع را در پانوشت، به صورت پیاپى یاد مىکنیم و در پى آن، یکى از این دو تعبیر را به کار مىبریم: «کِلاهما عن (در هر دو منبع از)» و «کُلّها عن (همه آنها از)»؛ و چنانچه مرجع ضمیر، موجب اشتباه گردد، به جاى آن، تعداد منابعِ همسخن در این باره را ذکر مىکنیم. براى مثال آوردهایم: «و الثلاثه الأخیره عن الإمام الباقر علیه السلام (سه مورد آخر، از امام باقر علیه السلام)». ۹. رمزهاى «ج»، «ص» و «ح» را در پانوشت، به ترتیب، براى نشان دادن جلد و صفحه و شماره حدیث به کار مىبریم. از این اصل، موارد زیر، استثنا محسوب مىشوند: سخنان صحابیان و تابعیان و راویان و محدّثان، متون تاریخى و نیز هر آنچه اصطلاح «حدیث»، شامل آن نمىشود و همچنین آن دسته از احادیث که در ضمن شرح حال راویان آمدهاند یا شمارههایى که نشانى شرح حال اند (و نه نشانى حدیث). در تمامى این موارد، به جاى رمز «ح»، کلمه «الرقم» را در عربى و رمز «ش» را در فارسى به کار مىبریم.[۸] پس از آماده شدن متن نهایى، شرح لغات، شرح اعلام اشخاص و اعلام جغرافیایى، ویرایش، نمونهخوانى، اعرابگذارى، و اقدامات ضرورى دیگر- که هر کدام، شیوهنامه خاصّ خود را دارند-، توسط کارشناسان خبره انجام مىگیرند و کتاب، آماده طبع و نشر مىگردد. [۱] ( ۱). گفتنى است که شرح این مراحل، با تفصیل بیشتر، در آغاز دانشنامه قرآن و حدیث( ج ۱ ص ۸۷- ۱۰۰) آمده است. [۲] ( ۱). این اقدام، ممکن است بارها تکرار شود. [۳] ( ۱). لازم به ذکر است، پژوهشهاى این شناختنامه، در پژوهشکده علوم و معارف حدیث و نیز توسط مؤلّف، بررسى و تغییرات لازم اعمال و در بعضى موارد، ادغام شده است. نام کسانى که در نگارش هر یک از تحلیلها، همکارى و نقش مؤثر دارند، در پانوشت ذکر مىگردد. [۴] ( ۱). در ویرایش فارسى و بازبینى ترجمه، به ضرورت، به گروه دیگرى از منابع نیز مراجعه شده است، از جمله براى شرح لغات، به: لسان العرب، معجم مقاییس اللغه، غریب الحدیث هِرَوى و ابن قُتَیبه و بُستى و حَربى و سَرَقُسطى، الفائق، الطراز یحیى بن حمزه، تاج العروس، تاج المصادر بیهقى، منتهى الأرب و برخى کتابهاى مرجع فارسى، و براى شرح عبارات و ترکیبات پیچیده، به: المَجازات القرآنیه، المَجازات النبویه، الطراز سیّد على خان مدنى و الدیباج الوضىّ، گر چه غالباً ذکر منبع، امکانپذیر نبوده است. [۵] ( ۲). در ویرایش فارسى و بازبینى ترجمه، به ضرورت، به گروه دیگرى از منابع جغرافیایى و جغرافیاىتاریخى نیز مراجعه شده است، از جمله: جغرافیاى تاریخى سرزمینهاى خلافت شرقى، جغرافیاى تاریخى کشورهاى اسلامى، کلیات جغرافیاى طبیعى و تاریخى ایران و فرهنگ اعلام جغرافیایى- تاریخى در حدیث و سیره نبوى، گر چه غالباً ذکر منبع، امکانپذیر نبوده است. [۶] ( ۱). کتابهاى حدیثى موجود در پژوهشکده علوم و معارف حدیث( اعم از منابع شیعه و اهل سنّت)، برپایه اصول و معیارهاى خاصّى مرتّب و طبقهبندى شدهاند؛ معیارهایى چون: تقدّم تاریخى کتاب، شخصیّت مؤلّف، احراز انتساب کتاب به مؤلّف، ارزش کتاب در محافل علمى، و دیگر معیارها و اصول ارزشگذارى کتابها. همینها، معیار ترتیب منابع در پانوشتها نیز قرار گرفتهاند. [۷] ( ۱). مقصود، پیامبر یا امامى است که حدیث، از او نقل شده است. [۸] ( ۲). گفتنى است که توضیح مراحل تدوین آثار دانشنامهاىِ این پژوهشکده( که شناختنامه قرآن نیز از جمله آنهاست)، و شیوهنامههاى اصلى مربوط، در آغاز دانشنامه قرآن و حدیث( ج ۱ ص ۸۷- ۱۰۰)، به تفصیل آمده است.
- صفحه اصلی
- فروشگاه
- موضوعات
- آداب و اخلاق
- اخلاق کاربردی
- ادعیه و زیارات
- اقتصاد
- بین الملل
- تاریخ حدیث
- تاریخ و سیره
- تازه های نشر
- تک نگاری موضوعی
- حکمت نامه ها
- دانشنامه ها
- روانشناسی
- زندگی نامه ها
- سالنامه ها
- سبک زندگی
- سرگذشت نامه
- سیاست
- سیره اهل بیت(ع)
- شعر و ادبیات
- شناخت نامه
- فقه الحدیث
- متون حدیث
- گزیده های متون حدیثی
- مجامع روایی
- علوم حدیث
- علوم قرآنی و تفسیر
- فرهنگ نامه ها
- فقه و احکام
- کتاب آزمون های انگلیسی
- کتاب شناسی
- کتاب عمومی
- کتاب های جوان
- کتاب های دانشگاهی (درسی)
- کلام و عقاید
- کودک و نوجوان
- محصولات ناشران دیگر
- نرم افزارها
- نشریات
- نهج البلاغه
- درباره ما
- ارتباط با ما
- دانلود لیست کتابها

نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.